افشاگري عضو سابق سازمان مجاهدين خلق

د, 09/28/1390 - 12:17
افشاگري عضو سابق سازمان مجاهدين خلق

 مريم سنجابي در يك كنفرانس اينترنتي درباره پشت پرده هاي اين گروه تروريستي گفتگو نمود

 رجوي بارها در صحبت هاي خود در نشست هاي شوراي رهبري در عباراتي توهين آميز به زنان سازمان اشاره ميكرد و ميگفت صحبت كردن با درختان بهتر از صحبت با اين زنان است.
مريم سنجابي از اعضاي جداشده شوراي رهبري سازمان مجاهدين خلق در يك كنفرانس اينترنتي درباره پشت پرده هاي اين گروه تروريستي با كاربران گفتگو نمود.
مريم سنجابي متولد ۱۳۴۷ در كرمانشاه است. به گفته خود وي دوران نوجواني اش مصادف شد با سال هاي اول انقلاب و آشنايي با سازمان مجاهدين خلق كه آن زمان هنوز به اسم منافقين شهرت نداشت وي در كنكور سراسري در رشته شيمي پذيرش شد اما به دليل علاقه وافر و به گفته خود عشق كوركورانه به سازمان در اواخر سال ۶۵ به همراه برادر بزرگتر خود از ايران خارج گرديد به گروهك منافقين پيوست. تصميمي كه وي اكنون آن را بزرگ ترين اشتباه زندگي خود ميداند. به هر شكل اين آغاز حضور وي در فرقه اي بود كه به تعبير خود سنجابي ۲۵ سال از بهترين دوران زندگي اش را تباه كرد. سنجابي از سال ۷۸ قصد خروج از سازمان را داشت تا اينكه در بهمن۸۹ توانست با فرار از اردوگاه اشرف خود را به نيروهاي عراقي تسليم كرده و دوباره طعم آزادي را بچشد.

مقارن روزهاي آخر پاييز ۹۰ و روزهاي پاياني سال ۲۰۱۱ كه در پايان آن گروهك منافقين ملزم به ترك خاك عراق هستند ، مريم سنجابي تصميم به برگزاري يك كنفرانس اينترنتي در فضاي مجازي و تالارهاي گفتگوي آنلاين گرفت كه در نوع خود حركتي منحصر به فرد در اين حوزه ميباشد. مطالبي كه در ادامه ميخوانيد مشروح صحبت هاي مريم سنجابي در اين كنفرانس اينترنتي است كه با استقبال كاربران نيز مواجه گرديد.

سنجابي در ابتداي گفتگو با دردناك توصيف كردن خاطرات خود عنوان نمود به دليل ظاهر مذهبي اين فرقه چيزي حدود ۱۰ سال به طول انجاميد تا پس از قرار گرفتن در مسئوليت ها و رده هاي بالاي سازمان بتواند به ماهيت واقعي آن پي ببرد. وي ناآگاهي و بي تجربگي جوانان عضو اين سازمان را عامل اصلي فريب دادن آنها توسط رهبران سازمان برشمرد و عنوان نمود عمليات فروغ جاويدان يكي از بزرگترين اشتباهاتي بود كه رهبران سازمان با سواستفاده از اين ناآگاهي اعضاي سازمان مرتكب شده و با يك گروه چند هزار نفره در مقابل يك كشور قرار گرفتند. اين عمليات ناموفق انحراف كامل و شروع فروپاشي دروني اين سازمان را رقم زد و مسعود رجوي به عنوان رهبر اين سازمان در اقدامي نسنجيده و تحت عنوان انقلاب ايدئولوژيك اعضاي اين سازمان را به بند كشيده و آينده تمامي آنها را تباه نمود. اين يك تصميم صرفا فردي بود كه در اسم انقلاب باعث شد اختيار تمام اعضاي سازمان از ايشان سلب شود.

سنجابي وضع زن ها را در اين ميان به مراتب اسفناك تر عنوان كرده و اظهار كرد ايشان شديدا مورد آزار و اذيت و توهين شخص مسعود رجوي قرار ميگرفتند. رجوي بارها در صحبت هاي خود در نشست هاي شوراي رهبري در عباراتي توهين آميز به زنان سازمان اشاره ميكرد و ميگفت صحبت كردن با درختان بهتر از صحبت با اين زنان است. تشكيلات شوراي رهبري صرفا يك تشكيلات ظاهري بود تا به مردان مسئوليتي داده نشده و فقط زنان را در اطراف مسعود رجوي گرد ميآورد تا با توجه به اين شرايط قادر به اعتراض به وي نبوده و حس تكبر رجوي ارضا گردد. زنان در فرقه رجوي حتي اجازه تردد آزادانه را نيز ندارند. آنها براي يك تردد در روز بايد در گروه هاي دو نفره و در شب در گروه هاي ۵ نفره تردد كنند. در حال حاضر بحثي كه مريم رجوي مستمرا در مجامع بين المللي مطرح كرده و زنان را در داخل سازمان مسئول و فرمانده ميداند يك دروغ بيش نيست. چرا كه زنان اين سازمان حتي اجازه فكر كردن را نيز ندارد.

يكي از اقدامات مزورانه گروهك منافقين براي جذب و استثمار افراد بيشتر تماس با بستگان ساكنان اشرف و دعوت از آنها براي حضوري كوتاه در اشرف و ديدار با خانواده هاي خود بود. تقريبا هيچ يك از كساني كه بدين شكل به داخل اردوگاه وارد ميشدند ديگر اجازه خروج از آنجا را نداشته و عملا در آن زنداني ميشدند و در حال حاضر طيف وسيعي از اعضاي ناراضي داخل پادگان اشرف را همين افراد تشكيل ميدهند كه در واقع در اشرف محبوس هستند و بسياري از اين افراد در صحنه سازي ها و اتفاقات مشكوك كشته ميشوند. تعداد ديگري از افراد ناراضي ساكن اشرف نيز در زمان حمله نيروهاي ناتو به عراق توسط عوامل فرقه رجوي به قتل رسيدند كه در سرپوشي ناشيانه بر اين جنايات عنوان ميشد كه اين افراد در بمباران هاي هوايي كشته شده اند در حالي كه پادگان اشرف هيچ وقت هدف بمباران هاي هوايي قرار نگرفت. وقاحت گروهك منافقين به حدي بود كه در برخي از اين موارد كشته شدن افراد توسط سرسپرده هاي رجوي را رسما در بيانيه هاي داخلي عنوان ميكردند تا بدين صورت از باقي اعضا زهر چشم بگيرند.

وي در بخش ديگري از صحبت هاي خود به بازگو كردن دلايل رجوي بر اصرار به ماندن در اشرف پرداخت. فاصله نزديك اشرف با مرزهاي ايران يكي از دلايلي است كه گروهك منافقين با استفاده از آن ميتوانست دست به ايجاد ناامني در داخل كشور بزند. رجوي در نشست هاي داخلي مقاومت در اشرف و ماندن در عراق را حتي به قيمت كشته شدن تمام اعضاي سازمان امري واجب ميشمرد؛ چون به خوبي ميدانست در صورتي كه تشكيلات گروهك منافقين از اشرف برچيده شود با توجه به خفقان حاكم بر محيط اين گروهك هيچ يك از اعضا حاضر به نقل مكان به محيط جديد نبوده و با جدا شدن آنها گروهك منافقين عملا دچار فروپاشي ميگردد. دليل ديگر اعتقاد بي پايه و اساس فرقه رجوي به جنگ مسلحانه با ايران و ادامه خونريزي و برادركشي داخلي بود كه وي را به ماندن در داخل اشرف وادار ميكرد. وي حتي پا را از دخالت در امور داخلي ايران نيز فراتر گذاشته و در اظهارنظر هاي سخيفانه اي پس از سقوط صدام عنوان ميكرد كه اعضاي سازمان بايد به هر شكل ممكن بر دولت عراق تاثير گذاشته و حاكميت آن را سرنگون كنند تا با روي كار آمدن حاكميت جديد اولا بتوانند در عراق پناهندگي گرفته و زمينه اقامت طولاني مدت خود را اين كشور را فراهم كنند و در ثاني با بازپس گيري سلاح هاي خود مجددا به ايران حمله كرده و مبارزه مسلحانه را آغاز كنند. رجوي عملا از سال ۸۲ ه.ش به بعد به دولت عراق اعلام جنگ كرده بود و پس از آن كساني از داخل سازمان به جاسوسي از داخل عراق پرداخته و حتي نفراتي با نفوذ به داخل عشاير عراق به فريب و جذب ايشان به داخل اردوگاه اشرف ميپردازند. اين نفوذ در برخي موارد به داخل سازمان هاي دولتي عراق نيز كشيده ميشد تا با رشوه و تطميع كاركنان اين سازمان ها آنها را به سمت خود بكشانند. علت سوم اصرار بر ماندن در اشرف خودخواهي شخص مسعود و مريم رجوي است. رهبران گروهك منافقين از هيچ اقدامي براي برسر كار ماندن و رياست بر اعضاي سازمان فروگذار نكرده و حاضرند تمام اصول و تعهدات انساني و اخلاقي را زير پا بگذارند. به عنوان مثال تغيير ايدئولوژي بنيادين سازمان كه در ابتداي تاسيس آن اعلام شده بود و همان مبارزه با امپرياليست و آمريكا بود در زمان حمله آمريكا به عراق توسط رجوي به طور كلي تغيير داده شد و اعلام دوستي و يگانگي با ايالات متحده گرديد. حتي در بسياري از موارد گروهك منافقين اقدام به جاسوسي در عراق كرده و اطلاعات به دست آمده را در اختيار نيروهاي آمريكا حاضر در اطراف پادگان اشرف ميگذاشت. پس از اقدام نظامي ارتش عراق در فروردين سال جاري جهت بازپس گيري اردوگاه اشرف رجوي در اظهاراتي بيان ميكرد كه حتي اگر هزار نفر نيز براي حفاظت از اشرف كشته شوند باز هم بايد بر ماندن در اشرف پايفشاري كرد. حتي مريم رجوي در نشست هاي داخلي بارها اعلام ميكرد هيچ ايرادي ندارد حتي اگر تمام ساكنان اشرف فداي مسعود رجوي شوند و از بين بروند اما مسعود رجوي زنده بماند. مواردي از اين دست نشان ميدهد كه جان انسان ها براي رجوي هيچ ارزشي نداشته و وي به تنها چيزي كه اهميت ميدهد وجود خويش است.

سنجابي درباره ضرب العجل تعيين شده توسط دولت عراق براي خروج از اين كشور بيان كرد كه نه تنها يك سال بلكه ۸ سال فرصت كافي براي خروج از عراق در اختيار رهبران سازمان قرار داشت. ولي ايشان با فرصت سوزي و تصميمات غيرعقلاني اكنون در شرايطي به سر ميبرند كه تنها دو هفته به پايان زمان مقرر براي خروج گروهك منافقين از خاك عراق وجود دارد. سنجابي اظهار اميدواري كرد سازمان ها و مجامع بين المللي و نهادهاي حامي حقوق بشر در پايان مهلت ايجاد شده شرايطي را فراهم كنند كه افراد ساكن در اشرف كه عمده آنها عميقا از شرايط حاكم بر زندگي خود ناراضي و درمانده هستند؛ بتوانند از چنگال فرقه رجوي رها شده و آزادانه از حق انتخاب برخوردار بوده و براي ادامه زندگي خود تصميم گيري كنند.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.