حضرت آیت الله جوادی آملی: در اسیتضاح اصل بر بی آبرو کردن افراد نباشد .

س, 08/10/1390 - 08:43
حضرت آیت الله جوادی آملی: در اسیتضاح اصل بر بی آبرو کردن افراد نباشد .

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسراء ، حضرت آیت الله جوادی آملی روز دوشنبه در دیدار حجج اسلام والمسلمین محمد تقی رهبر رییس فراکسیون روحانیون مجلس و محمد رضا آشتیانی از اعضای آن فراکسیون با ایشان فرمودند: دین سه فصل دارد که بخشی مربوط به خدا، قانون و حکم خدا و حقّ الله است که در این بخش جایی برای گذشت ، تسامح و تساهل نیست ، در آن بخشها نمونه‌اش در سورهٴ مبارکهٴ نور است که ﴿لاَ تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ﴾ آنجا که حقّ خداست جا برای گذشت نیست گذشت هم بکنند خدا نمی‌گذرد.
معظم له ابرازداشتند : مثل اینکه عفاف زن و ناموس زن نه برای خود زن و نه برای شوهرو ارحامش است ، اگر خدای ناکرده به زنی تجاوز بشود این زن بیاید رضایت بدهد حقّ الله ساقط نمی‌شود.
ایشان ادامه دادند : اگر شوهر بیاید رضایت بدهد هم حق الله ساقط نمی‌شود چرا که این مثل خون نیست که اگر ولیّ دم بگذرد قابل گذشت باشد، آن را فرمود درست است معصیت کرده جهنم می‌رود ولی حقّ صاحب دَم است که اگر صاحب دم بگذرد ولیّ دم بگذرد قصاص ساقط می‌شود ، اما در تجاوز ناموسی این‌چنین نیست این حقّ الله است ، قهراً ناموس و عفّت می‌شود امانت خدا نه مِلک ما، ما امینیم و باید این امانت را حفظ کنیم.
استاد برجسته حوزه علمیه قم افزودند : جامعه با عدلِ یک‌جانبه اداره نمی‌شود ، اگر دوجانبه بود به خوبی اداره می‌شود نه انسان تجاوز می‌کند نه مورد تعدّی قرار می‌گیرد اما اگر جامعه برخی هایشان عادل نبودند حقّ انسان را ضایع کردند انسان بخواهد عادلانه رفتار کند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و نشانه‌اش این چند میلیون پرونده دستگاه قضایی است ، این چند میلیون پرونده برای آن است که از یک طرف اجحاف می‌شود از یک طرف گذشت نیست می‌رود پرونده چند سال می‌ماند.
ایشان با بیان این که جامعه دینی با بزرگواری و گذشت جلوی مشکلات را می‌گیرد افزودند : اگر ﴿وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ﴾ فصل سوم شد و بخش سوم شد آن وقت طرف هم خجالت می‌کشد می‌آید عذرخواهی می‌کند خیلی کم اتفاق می‌افتد که جریّ بشود وقتی که بگذرد او فردا می‌آید عذرخواهی می‌کند این زندگی شیرین است شیرین‌تر می‌شود.
مفسر بزرگ قرآن کریم اظهارداشتند : در اداره مجلس هم این‌چنین است گاهی می‌خواهند سؤال کنند از مسئولی یا اسیتضاح کنند اصل این نباشد که شخصی را بی‌آبرو کنند ، اصل این باشد که نظام محفوظ بماند، بالأخره او ممکن است اشتباه کرده باشد ولی آبروی او و خانواده‌های او و بچه‌های او تا کجا مثلاً می‌شود به ما گفتند که شما عادل باشید اما می‌دانست خدا که عدالت به این معنا که یک‌جانبه است کافی نیست و فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ﴾ اما ﴿وَالْإِحْسَانِ﴾ این احسان بالاتر از اوست.
حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: ما حق داریم استیضاح کنیم ، سؤال کنیم اما تنها ما نیستیم ، تنها این نماینده نیست تنها آن وزیر نیست ، نظام است، مردم است همه این جوانب را مخصوصاً روحانیون مجلس که بالأخره قداستی برای روحانیت قائل‌اند این نماینده‌ها که پشت سر شما آقایان اقتدا می‌کنند یعنی قیام و قعودشان تابع شماست دیگر این هم در حقیقت تابع عدل می‌دانند هر وقت این عادل بلند شد اینها بلند می‌شوند هر وقت این عادل به سجود رفت اینها به سجده می‌روند.
ایشان افزودند : طوری باشد که مجلس باید ﴿وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ﴾ بله حق و حقوقش را استفا می‌کند حقّ ملّت هم استفا می‌کند از هر کسی می‌خواهد سؤال بکند, بکند اما این نظام به این آسانی به دست نیامده است ، اگر یک روحانی ، یک قانون‌گزاری ،یک مسئولی برای رضای خدا یک قدم بردارد ، برای حفظ نظام, مأموران الهی ده قدم کمک می‌کنند دیگر این هیچ عیب ندارد به خودکفایی برسند در خیلی از چیزها در شرایط تحریم به خودکفایی رسیدند پس می‌شود این ﴿مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا﴾ اطلاقش جریان دنیا را هم می‌گیرد یعنی کسی واقعاً یک قدم بردارد برای رضای خدا ده قدم خدا کمکش می‌کند علامه جوادی آملی همچنین بااشاره به وظایف دستگاه دیپلماسی کشور تاکید کردند: وزارت امور خارجه باید که دیپلماسی قوی داشته باشد کسی که سابقه این کار را دارد می داند که زبان دیپلماسی زبان خاصّی است..

. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج طلاب و روحانیون به نقل از اسراء متن کامل بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی در این دیدار به شرح زیر می باشد: بنده هم متقابلاً مقدم شما بزرگواران را گرامی می‌دارم و گزارش امیدبخش شما هم زمینه را فراهم کرده که ما بیش از پیش دعاگو باشیم از ذات اقدس الهی موفقیت شما آقایان و همکاران شما را مسئلت می‌کنیم و حفظ و سلامت این نظام را تا ظهور صاحب اصلی‌اش از ذات اقدس الهی عاجزانه درخواست می‌کنیم که ما بتوانیم این امانت الهی را به دست صاحب اصلی‌اش ان‌شاءالله بدهیم که ﴿لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ﴾ بشود ان‌شاءالله.
عرض کنم که ما اگر بخواهیم وظیفه خودمان را انجام بدهیم برای حفظ نظام باید ببینیم خدای سبحان این جهان را چطور ساخت.
درست است که ما وظیفه‌ای داریم تلاش و کوشش می‌کنیم اما باید ببینیم که چطور این نظام را حفظ می‌کنیم این مطلب اول. مطلب دوم این است که کلّ نظام را مخصوصاً نظام دینی را خدای سبحان با مصالحی ساخته دیگر هر بنایی هر ساختمانی, مصالحی دارد. معمار آن ساختمان, مهندس آن ساختمان می‌گوید مصالحی که در این بنا به کار رفته چیست آن وقت اگر چیزی مخالف این مصالح باشد باعث پوکی این ساختمان است دیگر اگر بفرماید این ساختمان با الف ساخته شده چیزی که با الف سازگار نیست باعث می‌شود که این خانه فروبریزد دیگر. خداوند مکرّر فرمود کلّ نظام را ما با حق آفریدیم هم با قضیه موجبه هم با قضیه سالبه, قضیه موجبه این است که ﴿مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ﴾ قضیه سالبه این است که ﴿مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً﴾ در دستگاه ما باطل به کار نرفت مصالح ساختمانی دین از پیغمبر شروع کرده تا معاد این حق است بازی, لهو و لعب و تفاخر و تکاثر و بازی و من و ما با این حق سازگار نیست.
دو حال دارد: یا این بازی زیاد است این حق را از بین می‌برد مثل سقیفه که غدیر را خاموش کرد یا این بازی آن قدر قدرت ندارد که حق را از بین ببرد خود انسان از بین می‌رود در هر دو حال خود انسان از بین رفته برای اینکه سقیفه به حسب ظاهر پیروز شده اما جهنم را در بردارد دیگر. اینکه در چند جای قرآن فرمود این ملاتش, پِی‌اش, دیوارش, سقفش, کَفش حق است ﴿مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ﴾.
بنابراین احدالأمرین است یا خدای ناکرده بازی خیلی قوی است که حق را موقّتاً خاموش می‌کند مثل پیروزی سقیفه بر غدیر یا نه آن قدر نیست خود انسان را از پا در می‌آورد در هر دو حال برای مؤمنین احدی‌الحُسنیین است برای غیر مؤمنین احدی‌السیّئتین برای اینکه به حسب ظاهر سقیفه پیروز شد اما جهنم را دارد دیگر.
مطلب بعدی آن است که ما حالا نه امامیم نه پیغمبر یک مختصر درسی خواندیم حالا یا مقلّدیم یا مجتهد ولی بالأخره احکامی برای ما روشن شد. به ما گفتند که دین سه فصل دارد نه بیش از سه فصل نه کمتر از سه فصل. بخشی مربوط به خداست, قانون خداست, حکم خداست, حقّ الله است این بخش جا برای گذشت نیست جای تسامح نیست جای تساهل نیست در آن بخشها نمونه‌اش در سورهٴ مبارکهٴ نور است که ﴿لاَ تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ﴾ آنجا که حقّ خداست جا برای گذشت نیست گذشت هم بکنند خدا نمی‌گذرد مثل اینکه عفاف زن, ناموس زن این نه برای خود زن است نه برای شوهرش است نه برای ارحامش است اگر خدای ناکرده به زنی تجاوز بشود این زن بیاید رضایت بدهد حقّ الله ساقط نمی‌شود شوهر بیاید رضایت بدهد ﴿فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ﴾ ساقط نمی‌شود این مثل خون نیست که اگر ولیّ دم بگذرد این قابل گذشت است آن را فرمود درست است معصیت کرده جهنم می‌رود ولی حقّ صاحب دَم است که اگر صاحب دم بگذرد ولیّ دم بگذرد قصاص ساقط می‌شود اما تجاوز ناموسی این‌چنین نیست این حقّ الله است قهراً ناموس و عفّت می‌شود امانت خدا نه مِلک ما, ما امینیم باید این را حفظ بکنیم که فرمود: ﴿لاَ تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ﴾ قوانین الهی این طور است مسئلهٴ ربا این طور است, مسئله حجاب این طور است, مسئله زکات این طور است, خمس این طور است, صوم این طور است, حج این طور است, اینها این طور است دیگر اینها از این قبیل است که ما امینیم نه مالک رضایت هم بدهیم بی‌اثر است.
فصل دوم و بخش دوم حقوق مردم است این بخش را خدای سبحان به ما فرمود برابر با عدالت باید رفتار کنید یعنی شما نسبت به دیگران باید عادل باشید و اگر دیگران نسبت به شما عادل نبودند شما بخواهید عدالت کنید جامعه را نمی‌شود اداره کرد جامعه با عدلِ یک‌جانبه اداره نمی‌شود اگر دوجانبه بود به خوبی اداره می‌شود نه انسان تجاوز می‌کند نه مورد تعدّی قرار می‌گیرد. اما اگر جامعه برخیهایشان عادل نبودند حقّ انسان را ضایع کردند انسان بخواهد عادلانه رفتار کند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود نشانه‌اش این چند میلیون پرونده دستگاه قضایی است این چند میلیون پرونده برای آن است که از یک طرف اجحاف می‌شود از یک طرف گذشت نیست می‌رود پرونده چند سال می‌ماند. ما بخواهیم به ﴿مَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ﴾ عمل بکنیم می‌شود چند میلیون پرونده, اگر بخواهیم ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ﴾ عمل بکنیم می‌شود چند میلیون پرونده, اما بخواهیم ﴿وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ﴾ که ذیل همین آیه است عمل بکنیم مشکل حل می‌شود.
بنابراین در حقوق مردم اگر عدالت دوجانبه باشد چه اینکه باید باشد این تمدّن حاصل است نِعم المطلوب برای اینکه انسان نه ظالم است نه مظلوم, نه از حقّ تعدّی می‌کند نه مورد تعدّی قرار می‌گیرد اما اگر عدالت یک‌جانبه بود نه دوجانبه عدالت یک‌جانبه آن توان را ندارد که جامعه را اداره کند یک دست بی‌صداست یعنی مظلوم اگر بخواهد عادلانه رفتار بکند فوراً وقتی به او تعدّی شده می‌رود شکایت می‌کند خب نتیجه‌اش همین است اگر عدالت یک‌جانبه بود جامعه همین وضع را دارد ولی اگر دوجانبه بود با دو بال بود کاملاً تمدّن اسلامی محفوظ است خب, اگر ما بخواهیم بر اساس ﴿جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا﴾ عمل بکنیم چند میلیون پرونده است در دستگاه قضایی مانده همه هم گِله دارند در این بخش به ما فرمود گرچه حقّ افراد این است که اگر مورد تعدّی قرار گرفتند شکایت کنند و عادلانه کیفر بدهند اما ﴿جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا﴾ آن توان را ندارد که جامعه را اداره کند نوبت به فصل سوم می‌رسد فصل سوم این است که ﴿وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ﴾ جامعه دینی با بزرگواری و گذشت جلوی مشکلات را می‌گیرد اگر ﴿وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ﴾ فصل سوم شد و بخش سوم شد آن وقت طرف هم خجالت می‌کشد می‌آید عذرخواهی می‌کند خیلی کم اتفاق می‌افتد که جریّ بشود وقتی که بگذرد خب او فردا می‌آید عذرخواهی می‌کند این زندگی شیرین است شیرین‌تر می‌شود.
بنابراین ما سه فصل داریم یک فصل است که حقوق الهی است, قوانین الهی است که مجلس عهده‌دار اوست در تصویب و شورای نگهبان هم در تطبیقش اینجا دیگر ﴿لاَ تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ﴾ ذرّه‌ای جای تسامح و تساهل نیست در قانون‌گزاری و اجرای قانون الهی و حقّ الله.
فصل دوم حقوق مردمی است حقوق مردمی ما طرفین موظّفیم عادل باشیم اینجا ﴿مَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ﴾ است, ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ﴾ است ﴿جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا﴾ است و مانند آن. این اگر دوجانبه باشد تمدّن دینی است و خیلی خوب, اگر یک‌جانبه بود با یک دست, یک دست بی‌صداست با ﴿جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا﴾ جامعه اصلاح نمی‌شود با ﴿وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ﴾ جامعه اصلاح می‌شود این می‌شود اخلاق. پس ما یک اخلاق داریم, یک حقوق داریم, یک بخشهای فقهی آن بخشهای فقهی, قوانین الهی است قابل کم, قابل زیاد شدن نیست حقوق مردم دست خود آنهاست قابل کم و زیاد است اما اخلاق, متمّم قانون است این سه فصل.
در اداره مجلس هم این‌چنین است یک وقت می‌خواهند سؤال کنند از مسئولی یا اسیتضاح کنند اصل این نباشد که شخصی را بی‌آبرو کنند اصل این باشد که نظام محفوظ بماند بالأخره او ممکن است اشتباه کرده باشد ولی آبروی او و خانواده‌های او بچه‌های او تا کجا مثلاً می‌شود. به ما گفتند که شما عادل باشید اما می‌دانست خدا که عدالت به این معنا که یک‌جانبه است کافی نیست فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ﴾ اما ﴿وَالْإِحْسَانِ﴾ این احسان بالاتر از اوست. ما حق داریم استیضاح بکنیم سؤال بکنیم اما تنها ما نیستیم تنها این نماینده نیست تنها آن وزیر نیست, نظام است, مردم است همه این جوانب را مخصوصاً روحانیون مجلس که بالأخره قداستی برای روحانیت قائل‌اند این نماینده‌ها که پشت سر شما آقایان اقتدا می‌کنند یعنی قیام و قعودشان تابع شماست دیگر این هم در حقیقت تابع عدل می‌دانند هر وقت این عادل بلند شد اینها بلند می‌شوند هر وقت این عادل به سجود رفت اینها به سجده می‌روند. طوری باشد که مجلس باید ﴿وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ﴾ بله حق و حقوقش را استفا می‌کند حقّ ملّت هم استفا می‌کند از هر کسی می‌خواهد سؤال بکند, بکند اما این نظام به این آسانی به دست نیامده.
من یک وقت رفتم به عیادت این جانبازان همان اوایل دیگر نتوانستم بروم قدری خجالت کشیدیم و قدری گریه کردیم و تمام شد و رفت, واقع این است! این سی سال, بیست سال این طور افتاده دیگر نشد بروم به عیادت اینها قدری گریه کردیم قدری خجالت کشیدیم اینها ذخیره‌اند اینها نیامدند که مثلاً یک نماینده خودش را نجات بدهند کاری نکنیم که نظام آسیب ببیند الآن چشم دنیا به این نظام است مگر مصر و امثال مصر چندین بار می‌خواستند رابطه برقرار کنند نشد دیگر الآن خودشان با استقبال دارند می‌آیند زنان می‌آیند, مردان می‌آیند, الأزهریها می‌آیند, انقلابیون می‌آیند اینها باید با دست پر برگردند دیگر. حالا ممکن است که در کوی و برزن چهارتا مشکل پیش بیاید اما در ارکان نظام مثلاً با قداست همراه باشد این الگوست وگرنه آن خب افراد عادی این جای نقد نیست نظام, قوای سه‌گانه, مسئولین رده بالا اینها نمونه اسلام باشند وقتی نمونه اسلام بودند آنها لذّت می‌برند یک وقت اصلاً اسلام چون مردم نه قرآن خواندند نه نهج‌البلاغه نه صحیفه سجادیه نه کتب اربعه, مردم امام را دیدند و روحانیّت وفادار را دیدند و ﴿یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً﴾ را عملی کردند این طور بود دیگر, خدای ناکرده اگر از ما مشکلاتی ببینند «یخرجون من دین الله افواجا» از اینها سؤال کنید شما کلینی, کافی اینها را می‌گویند نمی‌شناسیم ما عمل روحانیّت بود و این عمل ما را جذب کرد همین می‌ماند, آن وقت انتخابات بعدی هم به لطف الهی همین طور است, مراحل بعدی هم همین طور است. آنها پشت سر هم توانستند چندین سقیفه درست کنند یک سقیفه به دست اموی و مروانی و عثمانی و اینها بود یک سقیفه به دست عباسیان بود چندین قرن, یک سقیفه هم به دست عثمانی بود چند قرن, الآن هم کم و بیش بی‌میل نیستند که ترکیه را داعی عثمانی داشته باشند مثلاً او را در خاورمیانه تقویت کنند. هنوز هم که هنوز است در کمال عدم رعایت قوانین, عدم رعایت شئون اسلامی صریحاً به مصریها پیشنهاد می‌دهند که شما یک حکومت لائیک داشته باشید یا این راشد قنوشی می‌گوید ما هنوز نیامدیم که مثلاً مشروب‌فروشیها را ببندیم خب این باید طوری این نظام را معرفی بکنید و این کار همّت می‌خواهد و گوشه‌ای که ما انجام بدهیم آن مهندس بقیه را تأمین می‌کند.
برگردیم به اوّلین مطلب, اوّلین مطلب این بود که مصالح این عالم حق است باطلی در آن به کار نرفته هیچ چیزی, مثل اینکه بگوید صد درصد آهن است چوب ندارد صد درصد سنگ است یا صد درصد سیمان, صد درصد حق است. بعد هم فرمود یک قدم از شما حداقل ده قدم از مأموران ما این ﴿مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا﴾ تنها مربوط به آخرت نیست که اطلاق دنیا را هم می‌گیرد دیگر, اگر یک روحانی, یک قانون‌گزاری, یک مسئولی برای رضای خدا یک قدم بردارد, برای حفظ نظام, مأموران الهی ده قدم کمک می‌کنند دیگر این هیچ عیب ندارد به خودکفایی برسند در خیلی از چیزها در شرایط تحریم به خودکفایی رسیدند پس می‌شود این ﴿مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا﴾ اطلاقش جریان دنیا را هم می‌گیرد یعنی کسی واقعاً یک قدم بردارد برای رضای خدا ده قدم خدا کمکش می‌کند دیگر.
امیدواریم به برکت خونهای پاک شهدا این نظام و مسئولین محترم نظام تا ظهور حضرت از هر خطری محفوظ بمانند! دشمنِ مخزول, مخزول‌تر بشود و خاورمیانه بیدار, بیدارتر بشود. از همه جا شما می‌بینید سخن از قیام است و اسلام است. هیچ فکر نمی‌شد که در مدّت کوتاهی مثلاً قزّافی آن طور بشود, تونس آن طور بشود, مصر آن طور بشود, یمن آن طور بشود, بحرین و عربستان هم ان‌شاءالله امیدواریم این طور بشود, اروپا و خود آمریکا آن طور می‌شود اصلاً برای آنها تظاهرات معنا نداشت در این بیابان سرد زمستان سرد می‌گویند ما نود و نه درصدیم شما یک درصد این طور است. وزارت امور خارجه باید که دیپلماسی قوی داشته باشد کسی که سابقه این کار را دارد می داند که زبان دیپلماسی زبان خاصّی است 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.