آثار تخریبی عرفان های نوظهور و کاذب             فهیمه رستگار/ بسیج طلاب خوزستان




چکیده :
عرفان یعنی شناخت خداوند متعال که ریشه در فطرت انسان دارد . اما گاهی این گرایشات به انحراف کشیده می شود . برای جلوگیری از این انحرافات استفاده از این کار پژوهشی مثمرثمر می تواند باشد . در این پژوهش مطالبی به این شرح آمده است : تعاریف عرفان ، ویژگی های عمده عرفان ، مشخصه ها و علل گرایش به عرفان های کاذب ، علل شیوه های جذب عارف نمایان دکان دار ، آثار عرفان های نو ظهور و ...



کلید واژه :
معنای لغوی عرفان : فرهنگ فارسی معین در تعریف عرفان چنین می گوید : « عرفان به کسر اول در لغت به معنی شناختن و دانستن بعد از نادانی ، شناختن و معرفت حق تعالی است – عرفان (به مفهوم عام) ← وقوف به دقایق و رموز چیزی است مقابل علم سطحی و قشری ... عرفان (به معنای خاص) یافتن حقایق اشیاء به طریق کشف و شهود است به نقل فرهنگ معین – محمد معین – ج 2 ص 2292
تصوف : از جمله فرقه هایی است که رواج دهندة این نوع از عرفان های نو ظهور و کاذب است .
کاذب : این کلمه به هر چیزی اطلاق می شود که خلاف واقع بودن ، دروغین بودن را بیان می کند .




مقدمه :
عرفان حقیقی یعنی شناخت خداوند متعال که از طریق قلب و دل و با رویت و حضور او در عمق روح و جان صورت می گیرد ؛ در این راستا تنها هدف از برگزیدن پیامبران الهی و ارسال کتب آسمانی – شناخت خداوند و یافتن راهی برای بندگی است که کتب آسمانی بشریت را به این راه رهنمون می سازند ، در این میان هستند افرادی که به دلیل مقاصد و غرض های شخصی خود نه تنها بلکه دیگران را هم به مسیری اشتباهی و انحرافی می کشانند و با انجام دادن کارها و رواج اندیشه ها و عقاید باطل می پردازند به گمان خود راه بندگی و عرفان و سیر سلوک را یافته اند و سبب ایجاد عرفان های نو ظهور و کاذب می شود که در برخی از موارد به تشکیل فرقه ای هم می انجامد ، آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده است بررسی آثار تخریبی عرفان های نو ظهور و کاذب است که در مورد آن در بسیاری از مقالات و مجلات داخلی پرداخته شده است برخی از این مجلات عبارتند از مجلة مکتب وحی ، فصلنامة نور اندیشه و خلاصه مقالات مقام معظم رهبری و ...) . این مقاله ابتدا تعریف عرفان و ویژگی های عمده مکتب عرفان مشخصه های عرفان های کاذب ، علل تاثیر گذاری عرفان های کاذب ، عمده و علل گرایش به عرفان های کاذب ، شیوه های جذب عارف نمایان دکان دار برخی از فرقه هایی که به رواج این عرفان های کاذب و آثار تخریبی عرفان های نو ظهور و کاذب به نحو خلاصه پرداخته شده است .

تعریف عرفان :
طبق تعریف دکتر سید جعفری سجادی ، عرفان یعنی شناسائی و مراد شناسائی حق است و نام علمی است از علوم الهی که موضوع شناخت آن حق و اسما و صفات اوست . طبق تعریفی از قیصری ، از عرفا قرن ششم ، زمانی که آرام آرام عرفان انتظام می یابد ، چنین آمده است : عرفان عبارت است از علم به حضرت حق سبحان از حیث اسما و صفات و مظاهرش و علم به احوال مبدأ و معاد و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به حقیقت واحدی که همان ذات احدی حق تعالی است و معرفت طریق سلوک و مجاهده برای رها ساختن نفس از تنگاهای قید و بند جزئیت و پیوستن به مبدأ خویش و انصاف اطلاق و کلیت .

ویژگی های عمده مکتب عرفان :
این ویژگی ها به صورت بسیار خلاصه به این شرح است :
1- برای رسیدن به آگاهی عرفانی باید مراحل سیر و سلوک را طی کرد و علم ، نتیجه و محصول عمل است . 2- اعتقاد به حقیقت جهان خارج و وحدت واقعی این حقیقت ظاهری دارد و مظاهری که کثرت در این ظاهر و مظاهر است . و نیز باطنی دارد که در آن ، حقیقت با وحدت کامل خود از هر گونه تفرقه و کثرتی منزه است . 3- اعتقاد به اصالت ارتباط حضوری و شهودی میان انسان و حقیقت ، در عین قبول علم های حصولی . 4- باور و اعتقاد به یک حقیقت واحد عینی که هدف هر عارف ، وصول به آن و اتحاد و فنای در آن است . 5- رابطه ممتاز انسان با حقیقت کلی جهان و امکان «وصول» و «اتحاد» و «فنای» وی در آن حقیقت و «بقایش» با آن . 6- اعتقاد به ریاضت و مجاهده . 7- تکیه بر مسأله عشق به عنوان یک عنصر اصلی و اساسی در حیات عارف .

تاریخچه تعریف و عرفان های کاذب :
یک نمونه از انحراف در صدر اسلام
هنگامی که در زمان پیغمبر خدا (ص) آیاتی درباره عذاب قیامت و مشکلات عالم آخرت نازل شد ، عده ای تصمیم گرفتند که به نوعی ، دنیا و لذایذ آن را بر خود حرام کنند . در میان آنان یکی عثمان بن مظعون بود که با خود عهد کرد از آن پس در گوشه ای مشغول عبادت شود و تا پایان عمر با زنان معاشرت نکند . وی مسلمانی معتقد و متدیّن بود و بعدها به مقامات بالاتری در اسلام و ایمان نیز رسید ، اما در آن مقطع چنین تصمیمی گرفته بود . همسرش از بستگان پیامبر (ص) بود و به منزل آن حضرت رفت و آمد داشت . در یکی از روزها که به دیدن یکی از همسران آن حضرت آمده بود ، سر و وضعی ژولیده و بهم ریخته و نامرتب داشت . همسر رسول خدا (ص) پرسید : این چه سر و وضعی است ؟ همسر عثمان بن مظعون در پاسخ گفت : مدتی است شوهرم به من اعتنائی ندارد ، بنابراین خودم را برای چه کسی آراسته کنم ؟ همسر رسول خدا (ص) پرسید : مگر چه اتفاقی افتاده است ؟ گفت : شوهرم مشغول عبادت شده و از من کناره گرفته است . این خبر به گوش پیامبر (ص) رسید . آن حضرت عثمان را خواستند و به او فرمودند : این کارها برای چیست و چرا چنین رویه ای در پیش گرفته ای ؟ عثمان گفت : از هنگامی که آیات عذاب نازل شده است ، دیگر در ما نشاطی برای التذاذ از زندگی دنیا باقی نمانده است و ما تصمیم گرفته ایم با مشغول شدن به عبادت و کم کردن خور و خواب و ترک آمیزش با همسرانمان کاری کنیم که شاید از عذاب ها و سختی های آخرت و جهنم نجات پیدا کنیم . حضرت فرمودند : شما در اشتباه هستید ، من که پیامبر شما هستم و خداوند مرا الگوی زندگی شما قرار داده است آیا این گونه رفتار کرده ام ؟ آیا من همیشه روزه می گیرم ؟ از همسرانم کناره گیری می کنم ؟ آیا من غذای خوب نمی خورم ؟ و حال آنکه من به عنوان پیامبر و الگوی شما ، روزی را روزه می گیرم و روزی را افطار می کنم ، ساعتی را در مجالست با همسرانم می گذرانم و ساعتی را به عبادت خدا می پردازم . شما اگر تابع من هستید ، باید از رفتار من الگو بگیرید ، نه این که روشی را از پیش خود اختراع کنید . با این سخنان رسول خدا (ص) عثمان بن مظعون را از آن طریق باطل بازداشت و او شیوه ی زندگی خود را طبق سنت رسول خدا (ص) تغییر داد .

مشخصه های عرفان های کاذب :
1- جهان بینی مادی و غیر الهی آن نادیده گرفتن اعتقاد به خدا و یا انکار وجود خدا . البته این از مشخصه های عرفان های شرقی و غربی است . اما عرفان های خانقاهی ما منکر وجود خدا نیستند .
ب) انکار معاد و طرح مسأله تناسخ یا بازگشت های متوالی به جهان
2- ایدئولوژی های سکولار : الف) نفی شریعت : به عنوان مثال اشو می گوید : هر مذهبی سه سطح دارد : سطح اول مذهب ، شریعت است . اما شریعت پیامبران پس از آنان تنها یک نعش است . نعش به بدن واقعی شبیه است ، یک بدن دروغین است . شریعت نوعی عوام گرایی است . شریعت هیچ تاثیری ندارد .
سطح دوم : حقیقت است که روح هر مذهب است و تنها با طریقت (بُعد سوم) می توان به آن رسید . اشو می گوید : « این کلمه را به یاد داشته باشید : در شریعت شما بیچاره می مانید ، چون در کنار یک پیکری بی جان قرار می گیرید . »
3- نفی واقع گرایی ارزشی و تکیه بر لذت گرائی شخصی :
4- دعوت به گوشه نشینی به منظور کسب توجه و تمرکز : اصل کلی در مورد تقرب به خداوند این است که در سایة بندگی باشد . بندگی نیز باید سراسر وجود انسان را پر کند . هر عضوی را بندگی خاصی است . همة کار دل که توجه نیست . دل جایگاه ایمان ، عاطفه ، محبت ، بغض و ... هست . توجه باید در اعمال سایر اعضا نیز ظهور پیدا کند .
5- غیر قابل جمع دانستن بعد مادی و روحی وجود انسان :
الف) راه تقویت روح بی توجهی به بدن است .
ب) پیدایش زهاد و صوفیه در عالم اسلام معلول همین نگرش انحرافی بوده است . لذا برخی ازدواج نمی کردند ، بدنهای رنجور و ضعیفی داشتند . بسیار کثیف بودند . اصلاح نمی کردند ، با کسی ارتباط و معاشرت نداشتند ، اما در عرفان حقیقی انسان دو جهت متضاد ندارد . ج) النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی
6- پیروی از استاد : که با نام های مختلفی نام گذاری می شود : مثلاً در اکنکار آن را سات گورو می نامند و او را نمایندة خدا دانسته و معتقدند تنها در سایة هدایت او می توان به مرحلة خودشناسی و شکوفائی معنوی رسید .

علل تاثیر گذاری عرفان های کاذب :
1- علت اصلی جهل افراد و پیروی کردن از هواهای نفسانی است : بررسی های تاریخی و زمان فعلی بیانگر این واقعیت مهم است که علت همه انحرافات و پدید آمدن نحله های مختلف به اصطلاح عرفانی از ابتدای بروز و ظهور آنها تا پایان ، یکی نادانی و دیگری هوا پرستی است و سایر انحرافات نیز از این دو اصل نشأت می گیرد .
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه خطه 50 می فرمایند : (انما بُدِء وقوع الفتن اهواء تتبع) یعنی سر منشأ همه فتنه ها پیروی از خواهش های نفس است و احکامی که برخلاف شرع مقدس صادر می گردد . در هر صورت تمایل بسیاری از افراد به دو عامل انحراف مبتلا بوده و هستند و مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیستند . در عرفان نیز کسانی هستند و آگاهانه امور باطلی را از پیش خود اختراع کرده و کسانی هم در اثر جهل و بی اطلاعی ما این روش های باطل را پذیرفته و از آن تبیعت کرده اند .
2- معمولاً اعضای این فرقه ها دلبسته تر و پایبندتر هستند .
3- مخفی کاری آنان این حالت در ذهن خیلی افراد ایجاد می کند که حتماً چیز خیلی مهمی دارند .
4- کنترل همة جوانب زندگی مریدان از نوع غذا ، محل مسکن ، همسر ، لباس و ...
5- بمباران محبت : وعده شغل ، مسکن ، تسکین آلام روحی ، بهبود امراض مزمن یا صعب العلاج جسمی ، قرار گرفتن در محیطی صمیمی ، یافتن یاران شفیق ...
6- ادعا می کنند که راهی سریع ، مرحله بندی شده و قابل اجرا برای رسیدن به حقیقت دارند . که نیازی به عمل به دستورات دینی ندارند .
7- ساده و در دست رس جلوه دادن تجربه های معنوی جدید
8- کم کاری عالمان و مبلغان دینی در ارائه معنوی .
با مطالبی که ذکر شد روشن می شود افرادی که مدعی عرفان هستند در واقع از جادة هدایت و طی کردن سلوک الی الله منحرف شده اند و برای خود مسیری را انتخاب نموده اند که مسیری جز سراب پیش رو ندارد . افراد و یا به عبارتی مریدانی که در جرگه ی این فرقه ها قرار دارند پیرو استاد خود هستند و سعی و تلاش خود را در نزدیک ساختن به مسلک او می دانند .
افرادی که پیرو این عرفان ها هستند غالباً افرادی هستند که از چهرة واقعی دین و بندگی بی خبرند و نیز افرادی هستند ساده لوح و دارای مشکلات روحی ، مادی ، اجتماعی و ... هستند .

عمده علل گرایش به عرفان های کاذب :
نیاز جوان به ارضای گرایش های فطری عرفانی
به اذعان معارف دینی و تجربه انسان های وارسته و بلند همت ، برخی گرایش های لطیف در وجود انسان نهفته است که شکوفایی و رشد آنها به تلاش او وابستگی دارد انسان احساس می کند گمشده ای دارد ، ولی به درستی آن را نمی شناسد و نمی داند چیست ، کیست و کجاست . نیازی را در خود احساس می کند ، ولی به خوبی نمی داند به چه چیز و چه کس . این همان فطرت خداجوئی است . تقویت و ارضای این خواست نیز به حرکت و تلاش خود انسان بستگی دارد . در فضیلت قدر و منزلت این میل و کشش همین بس که در واقع بعثت انبیاء و همه تلاش ها و کوشش های پیامبران و اوصیاء ایشان در نهایت به منظور بیدار کردن و به کمال و تعالی رساندن همین میل صورت گرفته است . بر این اساس گرایش های عرفانی ، از بدیهیات فطری انسان است که بشر در پی ارضای آن بوده و با شنیدن ندای هر مدعی ، لبیک گویان به سوی او می شتابد و به کمال تأسف باید بیان کرد که در این مسیر افراد ناباب و سودجویی بر سر راه جویندگان راه و طریقت قرار می گیرند و آنها را به جای هدایت به سوی ذات باری تعالی و کمال مطلق به راه های انحراف ، کجروی و نفس خود ، دعوت می کنند و بعضاً این افراد و جریانات در جایگاه نبوت و الوهیت قرار می گیرند و بدین وسیله با نشان دادن سراب های آب نمای عرفان کام طالبان را به سیری کاذب می رسانند . و با آدرس های اشتباه و گمراه کننده آنها را از مقصد فرسخ ها دور می کنند .

شیوه های جذب عارف نمایان دکان دار :
1- ملبس شدن به لباس روحانیت و تقلید شدید دینی :
برخی از عرفان های کاذب ، در ابتدای امر و برای جلب توجه و عواطف دینی مردم و طرفداران خود تظاهر به دینداری می کنند . حتی عده ای از شیادان دین ساز ، پا را از این فراتر می نهند و به سبب اطمینان مردم به قشرهای روحانیت ، خود را به لباس مقدس این گروه آراسته نموده و با ظاهری روحانی ، درس خوانده یا نخوانده ، اموری را به نام دین به مردم القاء می کنند . نمونه بارز این امر ، سید علی محمد باب و یکی از مریدانش به نام میرزا حسین علی نوری (ملقب به بهاء ا...) هستند . این دو سال ها به تحصیل علوم حوزوی مشغول بودند و پس از تشکیل فرقه ای ساختگی ، علم خود را لدنی معرفی و ادعا کردند که هیچ یک از علوم را در جایی نیاموخته اند .
2- اعطای مقامات و رابطه مستقیم با خدا : یکی دیگر از شیوه های جذب مریدان توسط عرفان نمایان دروغین قائل شدن مقاماتی برای خود و اعطای مقاماتی پائین برای هواداران و شاگردان خود است . به طور مثال فردی که یک شیاد کلاهبردار بوده و دلیل صدور چک بلا محل دستگیر و مدتی در زندان به سر می برد پس از آزادی از زندان و یادگرفتن پاره ای شگردها از هم سلولی های خود با حیله و نیرنگ موفق به جلب تعدادی از مریدان ساده لوح می شود و عمدتاً مریدانش خانم ها بودند و بدین وسیله به راحتی آنها را اغفال می کرد به عنوان مثال وی مدعی بود به دلیل توانایی های خاصی که به او ارائه شده است ، قادر است بیماری های لاعلاج را با استفاده از نور درمانی مداوا کند .
3- انجام امور خارق العاده : برخی از عارفان کذّاب به دلیل توانایی در انجام برخی امور تجربی که هر کسی قادر به انجام آن نیست و این مسائل را از طریق کسب مهارت ها و آموزه های خاصی به دست آورده اند ، و یا اینکه استعدادهای خدادادی دارند ، باعث جذب افراد به افراد به خود می شوند ، غافل از اینکه برخی انسان ها در امور شگفت انگیزی که از اشتیاق سر می زند ، دخیل نبوده و به صورت خدادادی ، مشمول این توانایی شده اند ، مثل این که قدرت بینائی و شنوائی فرد از آغاز تولد بیش از دیگران بوده و یا کودکی با داشتن هوش سرشار قادر به انجام کارهایی باشد که تنها از عهدة برخی از افراد نادر و ... ساخته است .

ثروتمندان طعمه های مدعیان دروغین :
اکثر این مدعیان در پی به دام انداختن افراد ثروتمند هستند از طرفی برای جذب مردم به مذهب اختراعی نمی توان به زور و فشار متوسل شد ، بلکه باید از طریق تبلیغ و تطمیع وار شد و تبلیغ و تطمیع وارد بیشتر نیازمند برخورداری از امکانات مالی است ، بنابراین یکی از اولین کارهای بنیانگذاران مذاهب اختراعی و ساختگی ، جذب کسانی است که امکانات مالی و ثروت نسبتاً خوب و قابل اعتنایی دارند . و معمولاً برای این مقصد خود به مردم بقبولانند که می توان از راه های بسیار ساده و تلاش و کوششی اندک به مقام های عالی عرفانی دست یافت . افراد سود جو فرصت طلب نیز با دست گذاشتن بر روی همین رگ خواب آدمی که طبع بشر راحت طلب است و انسان در این اندیشه که با کمترین زحمت ، به بیشترین و بهترین نتیجه برسد ، در رسیدن به اهداف شوم خود سوء استفاده می کنند .


برخی از فرقه هایی که به رواج این عرفان های کاذب می پردازند .
1- فرقه وهابیت : فرقه ای است که در قرن هفتم و هشتم هجری توسط ابن تیمیه متوفای 828 در منطقه شامات پدید آمد . او ابتدا خود را حنبلی معرفی کرد ولی پس از مدتی عقاید احمد بن حنبل را هم به باد استهزا گرفت و خود ، مبانی فکری و اعتقادی جدیدی را بر پایة جسمانیت حق تعالی ، حرمت توسل به انبیاء و ... ارائه کرد وهابیت دارای اعتقاداتی از جمله ، اینکه معتقدند که هیچ انسانی ، نه موحد است و نه مسلمان ؛ مگر اینکه اموری را ترک کند . این امور عبارت است از : 1- به وسیله هیچ یک از رسولان و اولیا ، به خداوند توسل نجوید . و در صورت توسل در راه شرک گام نهاده و مشرک می باشد . 2- زائران به قصد زیارت به آرامگاه رسول خدا نزدیک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روی قبر نسازند ؛ 3- از پیامبر (ص) طلب شفاعت نکنند ؛ 4- زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه برای آنان ، شرک است 5- مسلمانان در طی روزگار از آیین اسلام منحرف شده اند . 6- هر گونه مراسم و تشییع جنازه و سوگواری حرام است ، این شیوه های تندرو هایی به ظاهر مسلمان است که در برابر جنایت های صیهونیستها و ... سکوت اختیار کرده اند .
2- فرقه تصوف : فرقه ای است که شامل فرقه های زیادی است . انتصاب هر گروه از صوفیان به یک قطب یا سلسله از اقطاب سبب شده است که فرقه های صوفیه به شمار قطب و مشایخ رقم بخورد برخی از این فرقه ها عبارتند از : صوفیه ، فرفه حروفیه ، فرقه ذهبیه ، اهل حق .
تصوف دارای عقاید انحرافی بسیاری است به عنوان مثال در جمال پرسشی دارای اعتقادی است که در اینجا مجال پرداختن به صورت مبسوط نیست بلکه به صورت خلاصه اشاره می شود ؛ جمال پرسشی صوفیان در اثر این اعتقاد ، انحرافات عمیقی از قبیل صلح کل ، اتحاد مذاهب و ... در این فرقه به وجود آمده است ؛ یکی از آنها ابراز عشق به حسان الوجوه (زیبارویان) و اهمیت دادن به زیبایی های صوری بود . که آن را پلی برای رسیدن به عشق حقیقی می دانستند و شعار «المجاز قنطره الحقیقه» سر دادند .
3- شیطان پرستی : شیطان به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قوی تر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خداست . در شیطان پرستی شیطان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین ، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و در نهایت شیطان پرسش قدرت پلید است .

آثار تخریبی عرفان های نوظهور و کاذب :
1- نشان دادن عقاید و روش های خود در طی کردن راه و سلوک عرفانی خود به عنوان عقاید و اصول و شریعت الهی .
2- ریشه کنی روح ایمان و اعتقاد به ائمه معصومین علیه السلام در افراد و در جایگزینی عقاید خرافه و اندیشه های باطل به جای آنها .
3- شبهه افکنی در آیات و روایات و مطالبی که جزء واضحات و مطالب روشنی هستند از دین مبین اسلام مانند خواندن نماز که آن را بی معنی تلقی می کنند و با رواج این اندیشه که آنها در بندگی و عرفان به درجه ای بس والا رسیده اند که نیازی به نماز خواندن نیست زمینه را برای فحشا و جرم جنایات اجتماعی هموار می کنند و با این کار لطمه به پیکرة جامعه و اجتماع وارد می کنند که هدفی جز سلب آرامش و تخریب افکار عمومی ندارند .
4- سوء استفاده کردن از دوران ، عصر غیبت امام عصر علیه السلام و کردن ارتباط با امام زمان علیه السلام و گمراه کردن مردم ، که این سرانجامی جز مختل کردن روح انتظار که مایه سر زندگی و حیات و پویایی است ندارد زیرا در جامعه ای که عقاید و افکار خرافی رواج پیدا کند سرنوشتی جز خمودگی و بی تحرکی نخواهد داشت .
5- ضدیت با دین (بدعت گذاری در دین)
ضدیت با دین ، گاه جنبه انفرادی دارد و گاهی به صورت گروهی و با طرح های منسجم و از پیش تعیین شده ، در جامعه پی گیری می شود . در عرفان ها و فرقه هایی که عملکرد و اندیشه های آنان در نوآوری در دین است و نام عرفان را بر آنها می گذارند هدفی جز مخدوش کردن چهرة واقعی دین ندارند ، در واقع این افراد ، گمشتگان قسم خورده اسلام هستند که با ترفندهای ثابت و با هدف قرار دادن مختصات و اصول دین ، به ترویج این مسائل می پردازند و تنها در اندیشه براندازی نظام اسلام است .
6- شهوت طلبی و اغفال زنان و دختران جوان .
7- سودجویی و کسب درآمد از ساده ترین (فریب دادن افراد ناآگاه) که ضربة سنگینی است که بر خانواده وارد می آورند و چه بسا خانواده ای مشکلاتی اعم از داشتن بیمار و ... دارد و حاضر به دست زدن به هر کاری برای رفع مشکل خود باشد .
این تشکل ها و گروه ها با کارهائی که می کنند و اذکار را و اورادی که تجویز می کنند (که این تنها قدم اول است) سبب افسردگی ها و بیماری ها و ... می شوند و زندگی عادی افراد را مختل و در مواردی فلج می کنند و با توجه به این که اکثر طعمه های آنها جوانها هستند در واقع نیروی عظیم و کشور ساز و آینده ساز ملت را با دست خود به سوی تباهی می کشاند .

6- توزیع مواد مخدر و قرص های روان گردان :
آثار قرص های روان گردان که امروزه در جامعه رواج یافته و مواد مخدر که دارای سابقه ای طولانی است ، انکار ناپذیر است . به تازگی ، عوامل توزیع این مواد ، با ادعای دعا نویسی ، طعمه های خود را می یابند و حشیش و هروئین و ... را به عنوان جادوی مهر و محبت به خورد انسان های غافل می دهند .
نگاهی کوتاه به برخی از جنایت هائی که فرقه وهابیت در قبال مسلمین بویژه شیعیان اعمال کردند .
1- تخریب بارگاه امام حسین (ع) با آغاز حتک حرمت ها
2- تخریب قبه زادگاه پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» و حضرت علی (ع)
3- غارت اشیای حرم پیامبر (ص) وضع زیارت قبور
4- وهابیت و انفجار در اهواز
5- انفجار در حرمین علسکرین







نتیجه گیری و جمع بندی :
برخی تصور می کنند که اسلام برنامه ای مدون برای سیر و سلوک ندارند و به این گمان که هر یک از مشایخ طریقت آداب و رسومی را که صلاح دانسته اند و در برنامه سیر و سلوک قرار داده اند و به مریدان خود تفویض کرده اند ، دست هر بیگانه ی عارف نمایی را فشرده اند و سر در گرو اوامر او می نهند ،غافل از اینکه این افراد به دلیل ناآگاهی از عرفان ناب محمدی و پیشوایان معصوم (ع) نمی توانند به مضامین عمیق در زمینه سیر و سلوک های عرفانی دست بیابند . پیش نهاد می شود که برای افرادی که خواهان سیر و سلوک عرفانی هستند به مضامین و مفاهیم توحیدی قرآن و سنت پیامبر معصومین علیهم السلام رجوع کنند .

پی نوشت ها :
1- سید جعفر سبحانی ، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تغییرات عرفانی ، ص 33
2- گردآورنده = برات ریحانی ، علل گرایش به عرفان های کاذب – خلاصه مقالات 5 ص 50
3- همان ، خلاصه مقالات ص 52
4- شریفی – گذری بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب شمیم معرفت – فصلنامه علمی – آموزشی و فقیهی ص 44
5- همان ، ص 44 فصلنامة علمی – آموزشی قرآنی و اخلاقی و فقهی
6- علیرضا شفیهی – هواهای نفسانی و عرفان های کاذب – نور اندیشه رسال شماره 15- ص 64
7- فصلنامه علمی آموزشی قرآنی – اخلاقی ، فقیهی – شمیم معرفت
8- علیرضا شفیهی – عرفان های دروغین – فصلنامه نوراندیشه – ش 13 بهار 88 ص 43
9- همان ص 44
10- همان ص 45
11- علیرضا شفیهی - هواهای نفسانی و عرفان های کاذب – نوراندیشه ش 5 ص 67
12- سید محمد علیپور – آشنایی با پیشینه ، افکار و اقدامات انحرافی فرقه وهابیت – معراج اندیشه ش 4 سال سوم – تابستان 88 ص 29
13- زینب اکبرزاده ، فرقه های انحرافی و آثار تخریبی آن ها – خلاصه مقالات شماره 5 ، ص 35 .
14- سید محمود هاشمی – تحقیقی در تصوف (بخش هفتم) مجله مکتب وحی – سال دوم – ش 8 – ص 133
15- محمد مراد زاده – آشنایی با گروه ها و افکار شیطان پرستی – نشریة کمک آموزشی معراج اندیشه ش 4 سال سوم – تابستان 88 .
16- برات ریحانی – علل گرایش به عرفان های کاذب ، خلاصه مقالات 5 ص 56
17- برات ریحانی – علل گرایش به عرفان های کاذب - خلاصه مقالات 5 سازمان بسیج طلاب و روحانیون – استان گلستان صفحات 39 و 40 و 41 .
18- زینب اکبر زاده – فرقه های انحرافی و آثار تخریبی آنها – خلاصه مقالات 5 سازمان بسیج طلاب و روحانیون ، استان کرمان – صفحات 39 – 40 و 41 .



فهرست منابع :
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه (علامه جعفری)
3- فصلنامه نور اندیشه ، شماره 15
4- فصلنامه نوراندیشه ، شماره 13 ، بهار 88
5- معراج اندیشه ، تابستان 88 .
6- خلاصه مقالات (مقام معظم رهبری) 5