بررسی ماهیت کار در فرهنگ دینی/لیلا نقوی

د, 12/09/1389 - 09:50
بررسی ماهیت کار در فرهنگ دینی/لیلا نقوی

چكيده

            كساني كه اندك آشنايي با معارف اسلامي، آيات قرآن و احاديث معصومين داشته باشند اين حقيقت را متوجه شده و باور خواهند كرد كه رشد و تكامل انسان در هر يك از دو بعد مادي و معنوي، تنها در سايه سعي و تلاش، محقق شده و امكان‏پذير مي‏باشد، چنانچه قرآن كريم در جمله كوتاه و معروفي، بهره‏مندي انسان را منحصراً در گرو كار و كوشش مي‏داند و مي‏گويد: «براي انسان بهره‏اي جز سعي و كوشش او نيست.» در جمله كوتاه ديگري مي‏خوانيم: «هر كس در گرو اعمال خود است.»گرچه آيات ذكر شده در ارتباط با امور معنوي و اُخروي است ولي معيار و ملاك كلي كه آيات ياد شده و آيات فراوان ديگري به دست مي‏دهد اين است كه بهره‏مندي انسان از نعمت‏هاي مادي و معنوي «دنيا و آخرت» در گرو سعي و تلاش است .

اگر كار و كوشش با آموزه‏هاي ديني و مذهبي، مخالفت داشته و يا مفهوم تضمين رزق و روزي از طرف خداوند، سستي، تنبلي و نشستن در منزل مي‏بود و يا فعاليت‏هاي نظير كشاورزي، چوپاني و دامداري... با مقام و منزلت انسان، سازگاري نداشته عيب به حساب مي‏آمد، انبيا و اولياي الهي كه خود صاحبان شريعت هستند و به جزئيات آموزه‏هاي ديني، آشنايي كامل دارند، حتماً بيان داشته و يادآوري مي‏كردند، در حالي كه قضيه كاملاً بر عكس است. انبيا و اولياي الهي، پيروان خود را به كار و كوشش، دعوت كرده‏اند و از سستي و تن‏پروري مذمت و سرزنش نموده‏اند و خود نيز به كارهاي سخت و طاقت‏فرسا، نظير چوپاني، خياطي، كشاورزي و زره بافي و... پرداخته‏اند.

با بررسي جايگاه كار در فرهنگ دين در پي آن هستيم تا ثابت كنيم كه تمام پيشرفتها وسعادت دنيا و آخرت   در گرو كارو تلاش مي باشد و تنها با كار و تلاش و به كار گيري استعدادها و توانايي هاي فردي و استفاده از امكانات و نعمت هايي كه خداوند در اختيار انسان قرار داده است مي توان به بالاترين درجه و مقامات دست يافت . امید به این داریم تا در سایه سار منویات گوهربار و ارزنده مقام معظم رهبری و تحت درایت ایشان در سالی که مزین به همت مضاعف و کار مضاعف می باشد، به گونه ای فعالیت کنیم که مصداق حقیقی این فرمایش باشد و شاهد تحولات روزافزون در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، هنری، علمی و ادبی و ... در کشور باشیم.

تقدیم به

 یگانه منجی عالم بشریت ، تنها دادگستر عدالت در جهان و امام غایب از نظر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) که عمری است در انتظارش نشسته ایم و روزی خواهد آمد و آن روز نزدیک است .

 

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                                                      صفحه

مقدمه ................................................................................................................................... 1

جايگاه فرهنگ كار در اسلام........................................................................................................ 2

ارزشي بودن كار ...................................................................................................................... 3

بهره وري كار ........................................................................................................................... 6

تقواي اجتماعي كار .................................................................................................................. 7

رابطه ي بي كاري با جرايم ......................................................................................................... 8

ارزش كار و تلاش از ديدگاه اسلام ................................................................................................ 9

طبيعت، بستر زندگي ................................................................................................................ 11

تأثير آموزه هاي ديني در تقويت فرهنگ كاروكار آفريني ..................................................................... 14

- كار آفريني به عنوان جهاد در راه خدا........................................................................................... 14

- كار وسيله سعادت.................................................................................................................. 15

- كار وسيله عزت نفس.............................................................................................................. 15

- هلاكت و نابودي ..................................................................................................................... 15

معيارها و اصول كار و كار آفريني در آموزه هاي نبوي ........................................................................ 16

- كار وسيله تقرب الهي ............................................................................................................. 16

- كار عنوان عمل صالح............................................................................................................... 16

- كار آفريني در جهت منافع جامعه ............................................................................................... 17

- استفاده بهينه از امكانات جامعه ............................................................................................... 17

- پاك و طيب بودن سرمايه ......................................................................................................... 17

- برنامه ريزي............................................................................................................................ 18

نتيجه .................................................................................................................................... 19

منابع و مآخذ ........................................................................................................................... 20
 

مقدمه

خميره وجودي انسان از دو بعد مادي و معنوي «جسم و جان» معجون و تركيب يافته است، و هر يك از اين دو بعد، براي رشد و بالندگي، به تقويت، انرژي و تغذيه سالم نيازمند مي‏باشد، خداي متعال كه جهان هستي را خلق كرده و انسان را به عنوان گُل سرسبد مخلوقات خود، معرفي و طبيعت را مسخّر او ساخته است، ابزار، وسايل و امكانات مورد نياز در هر دو بُعد مادي و معنوي را در اختيار انسان قرار داده، راه سعادت و شقاوت، و صعود و سقوط را به او نشان داده است، ولي پيمودن راه، نوع زندگي و استفاده و بهره‏برداري از مواهب و نعمت‏هاي طبيعت را به خود او واگذار كرده و اين انسان است كه بايد در سايه تدبير و تعقل و با سعي، تلاش و فعاليت‏هاي شبانه روزي، زمينه رشد، تعالي و تكامل در هر يك از دو بعد مادي و معنوي را براي خود و همنوعان خويش فراهم سازد.

در پژوهش حاضر در پي آن هستيم تا با بررسي و تجزيه و تحليل برخي از معيارها و اصول کار درآموزه هاي ديني  در جهت ثمربخشي آن ، که برپايه ي باورها و ارزش ها و روش ها و شيوه هاي خاصي استوارشده است، بپردازيم،و درنتيجه در سالي كه از سوي مقام معظم رهبري به نام سال « همت مضاعف و كار مضاعف» نام گذاري شده با تلاش بيشتر در راه پيشرفت كشور عزيزمان شاهد ارتقاء روز افزون كشور در سطح جهان باشيم .    إن شاء الله

ليلا نقوي

تابستان 89

 

جایگاه فرهنگ کار در اسلام

 

یکی از مباحثی که همیشه مورد تاکید دین اسلام قرار گرفته، بحث کار و کوشش و پرهیزاز بطالت و مبنا قرار دادن کار برای شکوفایی استعدادهای انسان و تربیت اوست و این امر هم در قرآن و هم در سنت قابل مشاهده است.

شهید استاد مرتضی مطهری در کتاب تعلیم وتربیت در اسلام، یکی از بهترین راههای تربیت افراد را کار میداند و حدیث شریفی از نبی اکرم(ص) نقل میکند که (النفس ان لم تشغله شغلک) یعنی اگر تو خودت را متوجه کاری نکنی، نفس تورا مشغول به خودش میکند. بنابراین از نظرمبنایی، ما آموزه های گرانبهایی درباره کار داریم که متاسفانه مانند بسیاری از آموزه های دیگر دینی ما در کتابخانه ها مضبوط و کمتر در میدان عمل به آن توجه شده است.

در قرآن مجید، آیات زیادی درباره ارزش کار و تاکید بر عمل صالح وجود دارد.  قرآن به شدت انسان را از حرف زدنهای بی عمل منع و همواره تاکید میکند که فضل خدا نصیب کسانی خواهد شد که اهل جهد وکوشش و تلاش باشند.

در آیات ۳۹تا ۴۱سوره نجم آمده است: و این که برای انسان بهره ای جزسعی و کوشش او نیست و سعی او به زودی دیده میشود و سپس به او جزای کافی داده خواهدشد. در یکی دیگر از آیات آمده است: آن کسی که سرای آخرت را بطلبد و سعی و کوشش خود رابرای آن انجام دهد، در حالی که ایمان داشته باشد، سعی و تلاش او پاداش داده خواهد شد. براساس یکی دیگر از آیات قرآن، هر کسی مسئول کاری است، که انجام داده و باید عکس العمل آن را چه خوب و چه بد پذیرا باشد.در آیه ۳۸سوره مدثر به صراحت این موضوع مطرح شده است که هر کسی در گرو اعمال خویش است. آیه ۹۷سوره نحل بیانگر این مطلب است که هر کس عمل صالح کند، خواه مرد باشد، خواه زن، به او حیات پاکیزه می بخشیم وپاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام داده اند، خواهیم داد.

 

ارزشی بودن كار

هر پديده كه در راستای نياز انسان قرار گيرد، ارزش‌ پيدا می كند؛ چون وسيله تأمين آن نياز به شمار می آيد؛ برای مثال‌ گرسنگی يك‌ نياز است‌ و مادّه غذايی كه اين نياز اساسی را اشباع‌ می كند؛ ارزش‌ و مطلوبيت‌ ابزاری دارد. كار و اشتغال‌ نيز وسيله تأمين نيازهای گوناگون مادی انسان است‌ و ارزش‌ابزاری دارد؛ چنان كه بيكاری به طور طبيعی منشأ فقر و تنگدستی و ناكام‌ ماندن خواسته های انسان به شمار می آيد و دارای ارزش‌ ابزاری منفی است‌.

امام‌ علی (ع) در اين باره می فرمايد:ان الاشياء لما ازْدَوَجَت‌ اِزْدَوَج‌ الكَسِل‌ُ والعَجْزُ فَنتِجا بينهما الفقر؛ آنگاه كه پديده ها با يكديگر جفت‌ شدند، تنبلی و ناتوانی كنار هم‌ قرار گرفتند، پس‌ فقر و تنگدستی را پديد آوردند.

اين روايت‌، فقر را پديده ای منفی و بيكاری را ـ بدان سبب‌ كه عامل‌ و منشأ آن است‌ ـ دارای ارزش‌ ابزاری منفی می داند. در مقابل‌، كار و تلاش‌دارای ارزش‌ ابزاری مثبت‌ است‌ :ان معايش‌ الخلق‌ خمسه: الاماره والعماره والتجاره والاجاره والصدقات‌ واما وجه العماره فقوله تعالی «هو انشأكم‌ من الارض‌ و استعمركم‌ فيها» فاعلمنا سبحانه انه قد امرهم‌ بالعماره ليكون ذالك‌ سبباً لمعايشهم‌ لما يخرج ‌من الارض‌ من الحب‌ والثمرات‌ و ماشا كل‌ ذلك‌ مما جعله اللّه معايش ‌للخلق‌؛ مردم‌ از 5 طريق‌ می توانند كسب‌ روزی نمايند: مناصب‌ و مشاغل‌ دولتی، آبادانی و سازندگی، اجاره كردن ها و دادن ها، پرداخت‌ و دريافت‌ صدقات‌. امّا علت‌ اينكه يكی از اين 5 طريق‌ آبادانی وسازندگی است‌ كلام‌ خدای تعالی می باشد كه فرمود «او خداييست‌ كه شما را از خاك‌ آفريد و برای آباد ساختن آن برگماشت‌» با اين بيان خدای تعالی ما را آگاه گردانيده، كه در واقع‌ به مردم‌ در جهت‌ آبادانی امر كرده است‌ چرا كه اين كار باعث‌ جلب‌ روزی برای آنان می شود، مانند دستيابی به چيزهايی كه از آن می رويد مثل‌ دانه های گندم‌ و جو...، ميوه ها و مانند آن.

اين روايت‌ وسيله بودن كارهای مختلف‌ جهت‌ تأمين معيشت‌ انسان را آشكارا بيان می كند. كار در ديگر نظام‌های اجتماعی  نيز ارزش‌ ابزاری دارد. از آن جا كه انسان در حيات‌ طبيعی اش‌ به دنبال‌ تأمين نيازهای معيشتی خود است‌ و كار در راستای رفع‌ اين  نوع‌ نيازها قرار می گيرد، نقش‌ ارزش‌ ابزاری به دست‌ می آورد. بر اين اساس‌، تئوری های علم‌ اقتصاد در مورد نيروی كار در جانب‌ عرضه، دستمزد را متغير اصلی به شمار می آورند. از منظر اين تئوری ها، انسان اقتصادی انسانی طبيعی است‌ كه نگرش‌،  منش‌ و رفتارش ‌تأمين نيازهای طبيعی فردی ـ اجتماعی است‌. در واقع‌ اين نيازهای طبيعی انگيزه های متفاوتی پديد می آورند كه عامل‌ مؤثر پديد آورنده كارند. بر پايه اين انگيزه ها، انسان طبيعی به كار و تلاش‌ رو می آورد و تا آن جا كه اين انگيزه ها كشش‌ دارند، تلاش‌ می كند. اين انگيزه ها به دو نوع‌ بيرونی مانند نيازهای اقتصادی، ميل‌ به پيوستگی به ديگران، كسب‌ عزت‌ و احترام‌ درجامعه، و درونی چون تمايل‌ به تحرك‌ و فعاليت‌، تجربه و شناسايی موقعيت‌ و خوديابی تقسيم‌ می شوند.

تفاوت‌ انگيزه های بيرونی و درونی در آن است‌ كه در انگيزه درونی عامل‌ كار هدف‌ می شود و در انگيزه بيرونی وسيله هدفی ديگر. انسان طبيعی خواسته های طبيعی دارد. كار و تلاش‌ يا يكی از اين خواسته ها است‌ (ارزش‌غايی طبيعی ) و يا وسيله ای جهت‌ تأمين نيازهای ديگر. (ارزش‌ طبيعی ابزاری )

نكته اساسی ای كه بايد بدان توجه داشت‌، اين است‌ كه انسان طبيعی نيازهای طبيعی دارد و عنصر كار را وسيله اين نيازهای طبيعی قرار می دهد. اين امر ارزش‌ ابزاری به كار می بخشد. چنانچه انگيزه های طبيعی به گونه ای به حيات‌ انسانی نه طبيعی ـ مرتبط‌ گردد، كار دارای ارزش‌ غايی می شود؛ برای مثال‌ وقتی می گوييم‌، اگر كسی به انگيزه دستمزد گرفتن و تأمين معيشت ‌و رفاه خود و خانواده اش‌ كار و تلاش‌ كند، درجه ای از تقوا به دست‌ می آورد، كار ارزش‌ غايی می يابد؛ زيرا در واقع‌ نوعی انجام‌ وظيفه دينی است‌. امام‌علی (ع) در دو روايت‌ زير همين نوع‌ ارزش‌ را مطرح‌ فرموده است‌.

ماغَدوه احدكم‌ فی سبيل‌ اللّه باعظم‌ من غدوته يطلب‌ لولده و عياله مايُصْلِحهم‌؛ هيچ‌ تلاش‌ بامدادی در راه خدا از كار صبح‌ هنگام‌، درجهت‌ رفاه و آسايش‌ فرزند و خانواده، والاتر نيست‌.

من طلب‌ الدنيا حلالاً تعطّفاً علی والد او ولد او زوجه بعثه الله تعالی و وجهه علی صوره القمر ليله البدر؛ كسی كه از سر دلسوزی بر پدر يا فرزند يا همسر به دنبال‌ امر دنيايش‌ باشد، چهره اش‌ در قيامت‌ همانند ماه شب ‌چهارده است‌.

اين نوع‌ روايات‌، نيرومندترين انگيزه انسان طبيعی برای كار و تلاش‌(تحصيل‌ درآمد) را پذيرفته و بدان جهت‌ جديد بخشيده است‌؛ يعنی تلاش‌ و تحصيل‌ درآمد برای معيشت‌ خود و خانواده كه يكی از وظايف‌ و مسؤوليت ‌های دينی است‌. با اين جهت‌ جديد، ارتباط‌ انگيزه طبيعی از حوزه حيات‌ طبيعی قطع‌ می شود و به حيات‌ انسانی گره می خورد. در سايه همين جهت‌ يابی، انگيزه كار و تلاش‌ جوهره ارزشی نيز می يابد. اگر اين جهت ‌يابی نباشد، انگيزه طبيعی كار تنها ويژگی های فيزيكی، حقوقی، اجتماعی و اقتصادی دارد و از ماهيت‌ ارزشی بی بهره است‌. روايت‌ زير اين واقعيت‌ رامی نماياند:

قال‌ رجل‌ لابی عبدالله عليه السلام‌ و الله انا لنطلب‌ الدنيا و نحب‌ ان نؤتاها فقال‌: تحب‌ ان تصنع‌ بها ماذا؟ قال‌: اعود بها علی نفسی و عيالی و اصل‌ بها واتصدّق‌ بها و احج‌ و أعتمِر فقال‌ عليه السلام‌ ليس‌ هذا طلب‌ الدنيا، هذا طلب ‌الاخره؛ مردی به امام‌ صادق (ع) گفت‌: دنبال‌ دنيا هستم‌ و رسيدن به آن را دوست‌ دارم‌. امام‌ پرسيد: برای چه رسيدن به دنيا را دوست‌ داری ؟جواب‌ داد: برای اين كه نيازهای خود و خانواده ام‌ را برآورم‌ و به واسطه آن صله رحم‌، صدقه، حج‌ و عمره به جای آورم‌. امام‌ فرمود: اين طلب‌ دنيا  نيست‌؛ طلب‌ آخرت‌ است‌.

انسان طبيعی می كوشد درآمد به دست‌ آورد تا نيازهای مادی اش‌ را برآورد؛ اما همين انسان طبيعی می تواند جهت‌ ديگری به انگيزه طبيعی اش‌ دهد و به منظور انجام‌ دادن وظايف‌ و مسؤوليت ‌های واجب‌ و مستحب‌ دينی، درآمد به دست‌ آورد. در اين موقعيت‌، آن انگيزه با اين جهت ‌يابی جوهره فعاليت‌ اقتصادی را تغيير می دهد و واقعيت‌ ارزشی بدان می بخشد. بنابراين، كار و تلاش‌ می تواند درجه ای از فضيلت‌ تقوايی كسب‌ كند و ارزشی غايی ـ ذاتی داشته باشد. اين بخشی از رويكرد ارزشی كار است‌. به همين جهت‌ گفته می شود كار می تواند درجه ای از تقوا و ارزش‌ داشته باشد. بخش‌ ديگر اين رويكرد را می توان عميق‌ تر مطرح‌ كرد و در سايه آن، تلاش‌ و كار علی بن ابی طالب‌(ع) الگو و هنجار اجتماعی جوامع‌ انسانی در همه اعصار دانست‌. اين رويكرد كه در واقع‌ يكی از چالش‌های اجتماعی جامعه ما است‌، با عنوان تقوای اجتماعی كار بررسی می شود.

بهره وری كار

پديده بيكاری از مشكلات‌ جدی جوامع‌ امروزی است‌ و بيكاری پنهان كه در واقع‌ روی ديگر سكّه كاهش‌ بهره وری كار به شمار می آيد.امام‌ علی (ع) معتقد است‌ هر كاری بايد با علم‌ و مهارت‌ لازم‌ انجام‌ گيرد.

العامل‌ بالعلم‌ كالسائر علی الطريق‌ الواضح‌؛ كار با دانش‌ همانند گام‌ برداشتن در طريق‌ روشن است‌.

قيمه كل‌ امرءٍ ما؛ ارزش‌ هر فردی به او است‌.

با كاربردی كردن دو عنصر دانش‌ و درستكاری می توان بهره وری كار را افزايش‌ داد و از بيكاری پنهان جلوگيری كرد.

تقوای اجتماعی كار

در نظام‌های اجتماعی انگيزه كار در طبقات‌ متوسط‌، تحصيل‌ درآمد است ‌و در طبقات‌ مرفه، كسب‌ موقعيت‌ اجتماعی؛ چون برخی مشاغل‌ می تواند موقعيت‌ اجتماعی ويژه به ارمغان آورد. در نظام‌های اجتماعی قدرت‌، سالار، هر شغلی كه با رأس‌ هرم‌ قدرت‌، ارتباط‌ بيش ‌تر داشته باشد، موقعيت‌ اجتماعی مهم‌تری فراهم‌ می آورد. در اين گونه نظام‌ها ممكن است‌ فردی از توان لازم‌ كاری يا امانت‌ و درستكاری شغلی بی بهره باشد، ولی مسؤوليت‌ آن را به عهده گيرد. در نظام‌ های اجتماعی شايسته سالار شايستگی شغلی عاملی تعيين كننده است‌. كسی كه شغلی را عهده دار می شود، بايد از توان همه جانبه آن كار بهره مند باشد و بدون اين توان، شايستگی معنا ندارد. تقوای اجتماعی كار به شايستگی شغلی ناظر است‌. واژه «تقوا»ی كار در نهان خود دو عنصر را شامل‌می شود: امانت‌ كاری كه همان رعايت‌ حدود شرعی و قانونی كار است‌ و توان و مهارت‌ كاری. تقوای كاری در روابط‌ اجتماعی چنان اقتضا می كند كه فرد در برابر كاری كه می پذيرد، هم‌ درستكار و امين باشد و هم‌ توانمند و بامهارت‌. در اين موقعيت‌ هر چه مهارتش‌ بيش ‌تر باشد، خدمت‌ بيش ‌تری ارائه می دهد و با فرض‌ تحقق‌ امانت‌ و درستكاری فزونی مقدار و حساسيت‌ خدمت‌ به فضيلت‌ و تقوای فزون تر و در نظام‌ شايسته سالاری، به موقعيت‌ اجتماعی مهم‌تر می انجامد. البته اين موقعيت‌ اجتماعی دقيقاً در گروِ كيفيت‌ بهتر كار است‌. شيوه امام‌ علی (ع) در مسأله كار و تلاش‌، بايد با اين رويكرد در مفهوم ‌تقوا تفسير شود، و الگو و هنجار كاری جامعه قرار گيرد؛ زيرا كار و  تلاش‌ آن حضرت‌ نمادی از مهارت‌ و درستكاری و اخلاص‌ است‌ و مصداق‌ روشن «ان اكرمكم‌ عنداللّه اتقيكم‌» به شمار می آيد.

رابطه بي كاري با جرايم

در طرف مقابل، تنبلي و بي‏كاري به عنوان يك پديده شوم، مصايب و مشكلات فراواني را براي افراد و اجتماعات به وجود مي‏آورد. اولين ثمره تلخ و زودرس تنبلي و بي‏كاري، فقر و تهيدستي است، پديده ناميمون كه از آن، به مرگ بزرگ تعبير شده و باعث مي‏شود انسان‏هاي فقير و درمانده، به اعمال خلافي مثل: قتل، دزدي، تجاوز، خودفروشي و بي‏عفتي... مبادرت نمايد و با افراد خلاف‏كار، دوست وآشنا شده و مسير خلاف مثل قاچاق وآدم‏فروشي را در پيش گيرد به امراض لاعلاج، مبتلا شده و پديده خانمانسوز اعتياد دامنگيرش شود، شالوده و اساس زندگيش از هم متلاشي و كانون گرم آن، به جهنم سوزان و غير قابل تحمل تبديل گردد و در نتيجه آثار زيان‏باري در حوزه‏هاي فرهنگ، اقتصاد و امنيت بر پيكر اجتماع وارد خواهد شد.

لذا در احاديث مي‏خوانيم: «خداوند انسان تنبل و پر خواب را مبغوض و افراد بي‏كار را دشمن مي‏دارد.» از پيامبر (ص) نيز نقل شده است: «كسي كه بار خودش را به دوش ديگران مي‏گذارد ملعون است.» امام باقر(ع) نيز فرموده‏اند: «من مردي را كه در كار دنياي خود تنبل باشد دوست ندارم، كسي كه در كار دنياي خود تنبل باشد ، با اينكه نتيجه و ثمره آن را به زودي به دست مي‏آورد، در كار آخرتش، تنبل‏تر خواهد بود.» در حديث ديگري مي‏خوانيم: «هنگامي كه موجودات در آغاز با هم ازدواج كردند، تنبلي و ناتواني با هم پيمان زوجيت بستند و فرزندي از آنها به نام فقر متولد شد.» بنابراين سعي و تلاش در فرهنگ اسلامي، ارزش فوق‏العاده‏اي داشته و تنبلي و بي‏كاري به عنوان ضد ارزش معرفي شده است.

 

از خداوند بزرگ مي‏خواهيم سستي و تنبلي نيروهاي انساني را از جهان اسلام برطرف نموده فقر و تهيدستي را از جوامع مسلمين دور سازد و مجد و عظمت آنان را روز افزون نمايد.

ارزش كار و تلاش از ديدگاه اسلام

كار در حوزه های مختلف مفاهیم متفاوتی دارد. در حوزه اقتصاد نیز برای «كار» تعاریف مختلفی ذكر شده است. كار اقتصادی را از منظر دین، می توان چنین تعریف كرد: « هر گونه فعالیتی كه برای تولید كالاو خدمات مورد نیاز یا بالابردن سطح اقتدار جامعه و رفاه عمومی در چارچوب قوانین و ارزشهای دینی انجام می پذیرد.» در فرهنگ قرآن، واژه ای كه برای كار اقتصادی استفاده شده، «استاجر» است. همین گونه است عبارات « ضرب فی الارض» ،«ابتغاء فضل الله»، « اعداد قوه» و به طور ضعیف تر واژه «كلوا» به معنای امر به مطلق تصرف. واژه های عمل، فعل، سعی و كسب گرچه به معنای كار و تلاش است، لكن مرادف با فعالیت اقتصادی نیست و مفهوم عامی دارد.
    كار و فعالیت تولیدی، عنصر اساسی در كسب درآمد است. قرآن كریم در آیات فراوانی، با یادآوری اینكه خداوند، منابع و امكانات جهان را برای انسان آفرید و آن را رام ایشان ساخته است، با تاكید بر تصرف در عوامل تولید، آدمی را به آباد كردن زمین و برطرف ساختن نیازهای معیشتی خود، تشویق فرموده و به گونه های مختلف، اهمیت آن را نمایان ساخته است. در برخی آیات، هدف از تسخیر آسمان و زمین برای انسان، آفرینش شب و روز، فرستادن باد و باران و به حركت درآوردن كشتیها در دریا، جستجوی روزی و طلب از فضل خداوند دانسته شده است. این آیات آدمی را به كسب روزی با فعالیتهای تولیدی، تشویق می كند؛ از جمله: «و جعلنا اللیل و النهار آیتین فمحونا آیه اللیل و جعلنا آیه النهار مبصره لتبتغوا فضلامن ربكم» مصداق بارز « ابتغاء فضل» در این آیات، به قرینه صدر، دیل و سیاق آن، همان فعالیتهای تولیدی است. از سوی دیگر، تصرف انسان در آسمان و زمین، و بهره مندی از نعمتهای آن، بدون تولید ابزارهای لازم شدنی نیست، از این رو تشویق به تولید، ترغیب به فراهم سازی زمینه و ابزار تولید نیز خواهد بود. مطابق آیه « هو انشاكم من الارض و استعمركم فیها»، آباد ساختن زمین خواسته الهی است كه بر دوش انسان نهاده شده است. «اعمار و استعمار زمین» در لغت به معنای واگذاری آن، برای عمران و آبادی است. بنابراین، زمین به صورت آباد و با نعمتهای آماده برای انسان آفریده نشده است، بلكه این انسان است كه باید با كار و تلاش و بهره گیری از امكانات تولید، زمین را آباد نماید و نیازمندیهایش را برطرف سازد. آیاتی نیز كه به فراهم سازی زمینه های تولید اشاره دارد، بهدلالت التزامی، مطلوبیت كار و تولید و ترغیب به آن را بازگو می نماید؛ از جمله: «و لقد مكناكم فی الارض و جعلنا لكم فیها معایش قلیلاما تشكرون» واژه تمكین در این آیه به معنای در اختیار گذاردن ابزار و وسایل كار و توانایی دادن است. «معایش»  نیز جمع «معیشت»  به معنی وسایل و نیازمندیهای زندگی است. بنابراین خداوندعوامل تولید را در اختیار بشر نهاده و به او قدرت تصرف در آن را ارزانی داشته است تا به تولید و تامین خواسته هایش همت گمارد.

 همچنين اسلام همواره بشر را متوجه اين نكته مي كند كه هر چه هست عمل است . سرنوشت انسان را عمل او تشكيل مي دهد . اين يك طرز تفكر واقع بينانه و منطقي و منطبق با قوانين طبيعت است . قرآن كريم راجع به عمل، بسيار تأكيد دارد و با تعبير رسا و زيبايي در اين خصوص مي فرمايد : « براي بشر جز آنچه كه كوشش كرده است هيچ چيز وجود ندارد .» يعني سعادت بشر در گرو عمل اوست . اين تعليم، يكي از بزرگترين تعليمات براي حيات يك ملت است. اگر ملتي بداند كه خودش بايد سرنوشتش را تعيين كند، در آن راستا عملكردش را جهت مي دهد. آن وقت متوجه عمل و نيروي خودش مي شود، متوجه اينكه هيچ چيز شرايط را به نفع من تغيير نمي دهد مگر سعي و كوشش من، كه اين عامل بزرگي براي حيات و پويائي و تلاش است . امروزه روانشناسان و صاحبنظران علوم تربيتي تلاش بسياري مي كنند كه حس اعتماد به نفس را در انسان بيدار كنند و اما اسلام اين كار را با قطع اميد انسان، از هر چه غير عمل خودش هست، تثبيت مي كند. يعني انسان بايد با عمل خودش به چيزهايي كه مي خواهد برسد، همين طور پيوند انسان با هر چيز و هركس از طريق عمل او ميسر مي شود و به عبارت ديگر اسلام كوشش و سعي بليغ دارد كه انسان را متكي به اراده ي خودش كرده و سرنوشت انسان را وابسته به تلاش و سعي او معرفي نمايد .

در اسلام سعادت و شقاوت فرد به عمل او بستگي دارد . عمل انسان چيزي جز خواست و اراده ي خود او بستگي ندارد. در نتيجه انسان يك موجود متكي به خود و متكي به كردار و شخصيت خود مي شود كه اين امر عامل بيداري ، بينايي و توانايي است .در مقابل اين ديدگاه ناب و حيات بخش، ديدگاهي وجود دارد كه همه ي سرنوشت انسان را به دست تقدير مي سپارد و سعادت و شقاوت انسان را به مسايل انتسابي مربوط مي سازد نه به مسايل اكتسابي، ديدگاهي كه در آن، روزي دست خداست و تلاش براي افزايش آن سبب دخالت در امور خدا مي شود . در اين ديدگاه تلاش به اندازه ي تأمين حداقل معيشت كافي است و بيشتر از آن ، غرق شدن در مال دنيا تعبير مي شود و زشت شمرده مي شود .

طبيعت، بستر زندگي

در قرآن كريم، آيات فراواني آمده است كه زمين و طبيعت را به عنوان بستر آماده و مناسب براي امرار معاش، و ميدان سعي و تلاش، معرفي مي‏كند و در جاهاي مختلف و متعدد به انسان، منت گذاشته و از مواهب و نعمت‏هاي مادي و طبيعي و تسخير آن، براي استفاده و بهره‏برداري او سخن مي‏گويد، براي نمونه، آيات ذيل را مرور كنيم:

            «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَ الاْءَرْضَ وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَ تِ رِزْقًا لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الاْءَنْهَـرَ * وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَآئبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ * وَءَاتــَئكُم

مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَآ...»

«خداوند آسمان‏ها و زمين را آفريد و از آسمان آب فرو فرستاد و به واسطه آن، انواع ميوه‏ها را براي روزي شما روياند. كشتي‏ها را رام ساخت تا به فرمان او، در دريا، حركت كنند، رودها، خورشيد و ماه، و شب و روز را براي شما رام كرده است و هر چيزي كه از او خواسته‏ايد به شما بخشيده است و اگر بخواهيد نعمت‏هاي الهي را بشماريد، قدرت و توانايي شمارش آن را نداريد.»

در آيه‏اي ديگر مي‏خوانيم: «وَ الاْءَنْعَـمَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْ‏ءٌ وَ مَنَـفِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ * وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَي بَلَدٍ... وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»

«و خداوند، چهارپايان را آفريد كه براي شما در «پوست» آنها، گرما و منافع ديگري نهفته است و نيز از آنها مي‏خوريد و هنگامي كه آنها را «شام‏گاهان» از چراگاه باز مي‏گردانيد يا «بامدادان» به چراگاه مي‏بريد، شما را در آن تجمل «و زيبايي» هست و بارهاي شما را تا شهرهاي دور دست مي‏برند، بدون شك، پروردگارتان، رئوف و مهربان است و نيز اسب‏ها و استران و درازگوشان را آفريد، تا بر آنها سوار شويد و مايه تجمل نيز مي‏باشد، و نيز نعمت‏هاي ديگري مي‏آفريند كه شما نمي‏دانيد.»

در سومين آيه مي‏خوانيم: «وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الاْءَنْعَـمِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئغًا لِّلشَّـرِبِينَ * وَمِن ثَمَرَ تِ النَّخِيلِ وَ الاْءَعْنَـبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَ رِزْقًا حَسَنًا»

«در چهارپايان براي شما عبرتي است كه از شكم آنها، از ميان سرگين و خون، شير پاك به شما مي‏نوشانيم... و از ميوه‏هاي درختان خرما و انگور، هم «شراب» مستي‏آور و هم خوراكي نيكو به دست مي‏آوريد، بي‏گمان در اين امر براي خردورزان، مايه عبرت است و نيز پروردگارت به زنبور عسل، الهام كرد كه از كوه‏ها و درختان، براي خود، خانه بساز، و از همه ميوه‏ها تناول كن و از خداي خود پيروي‏بنما، آنگاه از شكم آنها شهدي رنگارنگ مي‏تراود كه در آن، شفاي مردمان مي‏باشد.»

آنچه از آيات ياد شده و نظاير آن استفاده مي‏شود اين است كه هر چيزي كه براي امرار معاش و زندگي سالم و به دور از افراط و تفريط، لازم باشد، خداي متعال از همان آغاز خلقت در اختيار انسان قرار داده است. و صد البته كه رام ساختن طبيعت و تسخير آن، اين معني را نمي‏رساند كه انسان دست روي دست بگذارد و سستي و تنبلي را اختيار كرده و سعي و تلاش نكند و خود را سر بار جامعه و مردم قرار دهد.

برخي، كار و فعاليت براي امرار معاش را با دنياگرايي و دنياپرستي خلط كرده و آن را مغاير با آموزه‏هاي ديني تلقي نموده و در مذمت و محكوميت آن، مطالبي گفته‏اند. عده‏اي ديگر، مي‏گويند: از آن‏جايي كه رزق و روزي انسان از جانب خالق هستي معين و مقدر شده است، سعي و تلاش انسان، تأثيري در زيادي و نقصان آن ندارد لذا دست از سعي و تلاش برداشته، عزلت و گوشه‏نشيني را اختيار كرده‏اند. برخي ديگر كارهاي فيزيكي نظير كشاورزي، دامداري و بنّايي را عيب دانسته و آن را مخالف مقام و منزلت خيالي خود، مي‏دانند!

ترويج اين گونه افكار و انديشه‏ها، كه هيچ گونه پشتوانه ديني و مكتبي ندارد، باعث مي‏شود بهانه به دست دشمنان دين و مذهب بيفتد و آنان نيز با توجه به جهل و ناداني عامه مردم، دين و مذهب را به عنوان عامل تخدير و ركود در عرصه‏هاي مهم اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي، معرفي كرده و در سطح جهان تبليغات وسيع و گسترده‏اي را عليه دين و مذهب، سازماندهي كنند و به خورد جامعه و مردم دهند.

 

 

تأثير آموزه هاي ديني در تقويت فرهنگ كار وکارآفريني

به نگرش ها و باورهاي ذهني و ساختاري پذيرفته شده،توسط افراد يک جامعه يا سازمان، نسبت به کار، فرهنگ کار آن جمع مي گويند. برمبناي اين تعريف، فرهنگ کارآفريني عبارت است از: مجموعه ي ارزش ها، باورها و دانش هاي مشترک و پذيرفته شده ي يک گروه کاري در انجام فعاليت هاي معطوف به توليد و يا ايجاد ارزش افزوده. حال با توجه به اين تعريف مي توان چنين نتيجه گرفت که باورها و اعتقادات ديني درتقويت و تضعيف فرهنگ کارآفريني تأثير به سزايي دارند.

ازآموزه هاي ديني براي تبديل کارآفريني به فرهنگ و پيوند آن با هنجارهاي اجتماعي مي توان از ابزارهاي معنوي تشويقي و تنبيهي فراواني استفاده نمود.برخي از اين آموزه ها،که در احاديث و روايات بيانگر ابزارهاي تشويقي هستند، در ادامه مورد بررسي قرارمي گيرند.

-کارآفريني به عنوان جهاد در راه خدا

درآموزه هاي ديني کارآفرين مانند جهادگري دانسته شده است که در صحنه ي کارزار با دشمنان خدا به نبرد پرداخته و ازحريم دين دفاع مي کند.به تعبير پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص)«الکاد في عياله کالمجاهد في سبيل الله»؛ کسي که براي تأمين زندگي خانواده ي خود کار و تلاش کند همچون مجاهد در راه خداست.
اميرالمؤمنين علي (ع) نيزدراين باره مي فرمايد:«ما غدوه احدکم في سبيل الله باعظم من غدوته يطلب لولده و عياله مايصلحهم»؛ درآمدن شما صبحگاهان براي جهاد در راه خدا،ازدرآمدن آن کس که براي تأمين زندگي خانواده ي خود تلاش مي کند بالاتر نيست.

 

 

- کار وسيله ي سعادت

به طور کلي انسان درنگرش ديني آميزه اي از عقيده، فکر و انديشه، کار و تلاش است که سعادت و رستگاري خود و جامعه را در کارشايسته و بايسته مي داند. براين اساس است که قرآن کريم ايمان به همراه عمل صالح را وسيله ي رستگاري مي داند. درتعاليم علوي، چه دور دانسته شده که انسان با اراده ي سست،و گرايش به بيکاري و خوش گذراني به سعادت دست يابد.بلکه در اين تعاليم سعادتمندي در آن دانسته شده است که انسان به انجام کارهاي ارزنده نايل شود.

- کار وسيله ي عزت نفس

کار و تلاش سازنده براي اصلاح و ساماندهي زندگي فردي و اجتماعي امري ضروري و اجتناب ناپذير است؛ چنان چه در راستاي تعالي ارزش ها و عزت فردي و اجتماعي،کار و تلاش و خلاقيت و نوآوري، عرصه ي نمايش عزت و قدرت يک جامعه است.ازاين رو،اسلام اجازه نمي دهد انسان در صورت امکان حتي در سخت ترين شرايط از کار و تلاش و سازندگي دست بردارد و در نتيجه عزت و آبروي خود را زيرسؤال ببرد.به تعبير پيامبر عظيم الشأن (ص): «لو ان رجلا اخذ حبلا فياتي بجزمه حطب علي ظهره، فيبيعها فيکف بها وجهه، خير له من ان يسأل»؛ اگرانسان ريسماني بگيرد، پشته اي هيزم را بر دوش کشد و آن را بفروشد و از اين رهگذر نيازهاي زندگي خود را برآورد، بسي بهتر است از اين که از ديگران درخواست کمک کند.

- هلاکت و نابودي

کار و تلاش گوهرذاتي انسان و مايه ي عزت و کرامت انسان و سبب دوام زندگي و حيات اوست.بنابراين، سعادت مندي و رسيدن به کمال مطلوب، در پي کار و تلاش و کوشش ميسر است.هرقدر جامعه اي در وادي کار و تلاش کوشاتر و برمشکلات صابرتر باشد، ميزان دستيابي او به ماندگاري و ثبات بيشتر خواهد بود؛ همچنان که به هرمقدار که از سعي و تلاش خود بکاهد و به سستي و تنبلي روي آورد از ميزان دوام و پايداري او کاسته خواهد شد.به تعبيرعلي (ع):«في التواني و العجزانتجت الهلکه»؛ درتنبلي و احساس ناتواني، نابودي و تباهي پديد مي آيد.

معيارها و اصول كار و کارآفريني در آموزه هاي نبوي

کارآفريني به عنوان يک فرآيند و نظام، متکفل در هم آميختن و ترکيب اجزاي مختلفي ازامکانات جامعه در جهت ايجاد ارزش ها و ظرفيت هاي جديد قابل استفاده ي آن جامعه مي باشد.همان گونه که در جهت گيري هاي کلي و کلان، کارآفريني نياز به مراقبت و هدايت دارد، در خصوص ويژگي هاي دروني نيز براي بهره دهي بهتروبيشتر نيزکارآفريني بايد از اصول و معيارهايي پيروي کند. طبيعي است که اين معيارها،همسو و هماهنگ با جهت گيري هاي کلان نظام توحيدي مي باشد.برخي از اين ويژگي ها،درآموزه هاي نبوي، در ادامه مورد بررسي قرار مي گيرد.

-کار وسيله ي تقرب الهي

اسلام، به طور کلي،براي تمامي تلاش هاي انسان، يک جهت کلي تعيين نموده است و آن اين که انجام آنها، اگر چه مربوط به زندگي مادي و دنيوي انسان ها باشد، لازم است درمسيرالهي باشد تا از پاداش اخروي نيزبرخوردار گردد. بنابراين،دريک نظام اجتماعي،که براساس آموزه هاي نبوي بنانهاده شده است، اهداف نهايي فعاليت ها بايد الهي باشد.اگرفعاليتي براين اساس صورت گيرد، ديگررفاه و آسايش فردي به تنهاي مورد نظر قرار نمي گيرد، بلکه آسايش و رفاه شخص وقتي مطلوب است که آسايش و رفاه ديگران را نيز در پي داشته باشد.

- کار به عنوان عمل صالح

در آموزه هاي نبوي عمل صالح يکي از محوري ترين شعارهاي آن به شمار مي آيد، به گونه اي که ظهور و جلوه ي ايمان و اعتقاد صحيح در عمل صالح تجلي مي يابد.بنابراين، کارآفرينان بايد بدانند که کار توليدي آنها مي تواند طوري طراحي و اجرا شود که ازمصاديق عمل صالح به حساب آيد.ازويژگي هاي چنين فعاليت هايي صداقت و به دوربودن از غل و غش و درراستاي حل مشکلات فردي و اجتماعي است.

-کارآفريني درجهت منافع جامعه

امتيازي که نظام اقتصادي اسلام نسبت به ديگر نظام هاي اقتصادي دارد اين است که تمامي امور را درسود مادي خلاصه نمي کند و به اخلاق و مسايل انساني توجه ويژه اي دارد.ازاين رو،کارآفريناني که به توليدات مورد نياز و ضروي جامعه مشغول اند بسيارارزشمندتر از آن هايي هستند که به توليد کالاهاي لوکس مي پردازند و نيازي از نيازهاي حقيقي جامعه را تأمين نمي کنند.براين اساس است که در آموزه هاي نبوي:«احب الاعمال الي الله سرور تدخله علي المؤمن تطرد عنه جوعته و تکشف عنه کربته»؛ دوست داشتني ترين اعمال نزد خدا شادي رسانيدن به مؤمن،برطرف کردن گرسنگي او و دور ساختن غم و اندوه است.درحديث ديگري، آن حضرت (ع)، محبوب ترين فرد نزد خدا را کسي مي داند که براي مردم مفيدترين باشد.

- استفاده ي بهينه از امکانات جامعه

در آموزه هاي نبوي براين نکته تأکيد فراواني شده است که بايد از نعمت هاي الهي به گونه اي صحيح بهره برداري شود.مذمت شديد اسلام از اسراف و تبذير گوياي اين حقيقت مي باشد که وجود اين دو پديده نشان از عدم استفاده بهينه از منابع دارد.بنابراين، کارآفرينان، بايد به صورت بهينه از امکانات و نعمت هاي الهي،که جامعه دراختيار آنها گذاشته است، استفاده کنند.

- پاک و طيب بودن سرمايه

در نظام توليد و کارآفريني مطلوب دراسلام، پاکي و طهارت هم در سرمايه و هم درسايرعوامل توليد و هم درمحصول و خدمات توليد شده بايد به نحو احسن وجود داشته باشد.مالي که وارد چرخه ي توليد مي شود بايد از بهترين و پاکترين اموال باشد، زيرا کار و تلاش انسان مسلمان تلاش و کوششي است در راه خدا.بدين جهت است که در آموزه هاي نبوي گردآوري مال حلال و چرخش زندگي برمبناي درآمد حلال از وظايف انسان مسلمان دانسته شده است. بنابراين، اگرمال و سرمايه ازطريق غيرصحيح به دست آيد و با خيانت و اجحاف هم همراه باشد،ازحليت بهره اي نخواهد داشت. توجه به حليت و مشروعيت سرمايه و کسب درآمد سبب مي شود که توليد کننده در هيچ مرحله اي از مراحل توليد خيانت نکند که اين خود اعتماد را در جامعه تقويت مي کند.همه ي کساني که کالاي توليدشده را مورد بهره برداري قرار مي دهند در واقع توليد کننده را امين خود مي دانند و به او و کالاي توليد شده ي او اعتماد مي کنند.اين مسأله در جهان امروز،که توليد و مراحل مختلف آن تخصصي شده است و لذا افراد عادي نمي توانند به چگونگي و کيفيت کالاها به آساني دسترسي پيدا کنند،ازاهميت بيشتري برخوردار است.

- برنامه ريزي

عاقبت انديشي و برنامه ريزي مناسب، رکن اساسي پيشرفت و کمال يابي است.دراتخاذ خط مشي هاي کارآفريني لازم است از بلندپروازي اجتناب شود، زيرا اتخاذ استراتژي بلندپروازانه، وقتي که با توانايي هاي فرد و امکانات موجود در جامعه توازن و هماهنگي نداشته باشد، نتيجه اي جز شکست و به هدر دادن منابع جامعه دربرنخواهد داشت.از اين رو، دراتخاذ شيوه در برنامه هاي رشد و توسعه ي اقتصادي لازم است با توجه به امکانات موجود، شيوه و استراتژي رشد طوري طراحي شود که در دراز مدت اقتصاد به رشد و توسعه برسد و اتخاذ روش سنجيده و حساب شده، با توجه به امکانات، به مراتب نتيجه اي بهتر از انتخاب روش هاي شتابان و عجولانه دارد.

 

 

نتيجه

 

کار و تلاش درنگرش ديني براي تأمين نيازهاي فردي و اجتماعي ضرورتي اجتناب ناپذيراست که تمامي لحظات زندگي را در بر مي گيرد. از اين رو، در آموزه هاي ديني از آن به عنوان وظيفه و تکليف ياد شده است.

        در جهان ماده انسان عاملي اساسي در چرخه توليد است، از اين رو تلاش و كوشش براي دستيابي به تكنولوژي بهره برداري مطلوب از منابع طبيعي، عامل سرنوشت‌ساز زندگي وي به شمار می رود. در بررسي جامعه شناختي كار و توليد، فرهنگ كار مفيد در جامعه، در جهت تأمين نيازهاي مختلف جسمي، روحي و اعتقادي شكل می گيرد.  به طور كلى پديده حيات بشرى به هر معنايى كه در نظر بگيريم از فعاليت طبيعت آغازمى‏شود و با كار انسانى در مجراى قوانين طبيعى ادامه پيدا مى‏كند ، و با اختلال تركيب وجودى او كه موجب خنثى‏شدن كار درباره او مى‏گردد ،رخت از سطح طبيعت برمى‏بندد. احساس اين اهميت درباره كار ، يك پديده تازه نيست . چنانكه توجه به ضرورت حياتىاستنشاق هوا و برخوردارى از اشعه خورشيد ، مساوى عمر آدمى در اين كره خاكى استانسانى كه معناى حيات را درك كند و ضرورت تلاش را در درياها و خشكيها ، درجنگلها و قله‏هاى صعب العبور كوهها دريافت كند ، اهميت كار را هم شناخته است . آثارتجسم‏يافته از كار بشرى و كتيبه‏ها و تأليفات باستانى همه و همه شاهد گوياى دركاهميت كار براى حيات بشرى مى‏باشد

اميدبه اين داريم كه در سالي كه از سوي مقام معظم رهبري به نام سال همت و كار مضاعف نام نهاده شده است با تلاش بيشتر در راه پيشرفت كشور عزيزمان شاهد ارتقاء روز افزون كشور در سطح جهان باشيم چرا كه ارتقای سطوح مختلف جامعه فقط و فقط با همت مردم عزیز و وحدت و یکدلی ما با هم میسر است و با گام نهادن در مسیر عزت و اعتلای آبروی ایران اسلامی، به تحقق آرمان های بلند حضرت امام خمینی(ره) نائل خواهیم شد.

 

سوره اسراء / آيه 19.

شیخ کلینی: کافی، ج 5، ص 86.

هود/61

حر عاملی: وسائل شیعه، ج 19، ص 35.

مسعود چلپی: جامعه شناسی نظم، ص 265 و 266.

محمد محمدی ری شهری: موسعه الامام علی ابن ابی طالب، ج 4، ص 169.

همان، ص 170.

شیخ کلینی: کافی، ج 5، ص 72.

نهج البلاغه، خطبه 153، صبحی صالح.

همان، حکمت 1122.

مسعود چلپی: جامعه شناسی نظم، ص 270

نهج البلاغه، كلمات 163: «الفقر الموتُ الاكبر».

وسائل الشيعه، ج 12، ص 35: «انّ الله ليبغض العبد النوام و اِنّ الله ليبغض العبد الفارغ».

وسائل الشيعه، ج 12، ص 16.

همان، ص 35

الكافي، ج 5، ص 86

قصص / 26.

مزمل / 20.

اسراء / 12.

انفال / 60.

ملك / 15.

اسراء / 12.

هود / 61.

اعراف / 10.

سوره ابراهيم، آيه 32 و 34

سوره نحل، آيه 5 تا 8

سوره نحل، آيه 66

فهرست منابع و مآخذ

قرآن كريم، ترجمه مهدي الهي قمشه اي . نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، قم، نشر جمال ، 1385.

3. چلپی، مسعود، جامعه شناسی نظم‌، تهران، نشر نی، 1375.

4. حر عاملی ، وسائل‌ الشيعه، 29 جلد، قم‌، مؤسسه آل‌ البيت‌، 1409 ق‌.

      5. سعيدي كيا ، مهدي، اصول و مباني كار آفريني ، تهران، انتشارات كيا، 1386.

     5. كلينی، محمد بن يعقوب‌، كافی، تهران، دارالكتب‌ الاسلامی، 1367.

    6. محمدی الری شهری، محمد، موسوعه الامام‌ علی ابن ابی طالب‌، قم‌،  دارالحديث‌،1421 ق‌.

      7. نظري ، حسن، كار و توليد، موسسه دانش و انديشه معاصر به سفارش كانون انديشه جوان، مهرماه 1384.

      8. http://www.ershad-behshahr.ir/index.php/article

سوره نجم، آيه 39

سوره مدثر، آيه 38

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.