نعل وارونه / حسن رشوند

ی, 02/18/1390 - 21:34
نعل وارونه / حسن رشوند

بر خویش فرض دانستیم برای تنویر افکار عمومی از روند شکل‌گیری اصولگرایی با نگاه به سرنوشت جریان دوم‌خرداد، پاسخ منحرفان جریان اصولگرایی و از جمله یک باند انحرافی را بدهیم.

سخنان دور از واقعیت یک فرد منتسب به نهاد ریاست‌جمهوری که امروز بر کرسی شورای فرهنگی این نهاد تکیه زده است و اکنون نیز به اتهام دست داشتن در توزیع گسترده سی‌دی‌های انحرافی توسط دادگاه ویژه روحانیت در بازداشت به سر می‌برد، قطعاً ارزش پاسخگویی ندارد، اما از آنجا که خط به انحراف کشاندن جریان ریشه‌دار اصولگرایی توسط همین افراد و جریان در کشور دنبال می‌شود و این خط می‌رود تا با وارونه جلوه دادن واقعیات شکل‌گیری اصولگرایی در سال‌های 80 به بعد، مسیر جدیدی را ترسیم کند، بر خویش فرض دانستیم برای تنویر افکار عمومی از روند شکل‌گیری اصولگرایی با نگاه به سرنوشت جریان دوم‌خرداد، پاسخ منحرفان جریان اصولگرایی و از جمله این باند انحرافی را بدهیم.
عباس امیری‌فر یا همان عباس‌تبر که سابقه همراهی تشکیلاتی او با جریان اصولگرایی تنها به دوره مسئولیتش در «جامعه خودخوانده وعاظ ولایی» و پس از آن به جهت نقش پیاده نظام ‌ جریان منحرف ‌ برمی‌گردد، چندی پیش در مصاحبه با روزنامه شرق، ضمن تخطئه مطلق اصولگرایی، اعلام کرد که جریان متبوع او درصدد است اصلاح‌طلبان را در فهرست انتخاباتی جریان خود در انتخابات مجلس قرار دهد. این سخن فی‌ذاته هیچ اهمیتی ندارد چرا که اولاً جریان مورد نظر او نه از وزن سیاسی و مقبولیت آنچنانی برخوردار است که همگرایی او با جریان اصلاحات موجب نگرانی جریان اصولگرایی باشد و نه حتی طیف اصلاح‌طلب، این جریان را قابل اعتماد می‌داند تا با وصل به آن شاید روزگاری به آرزوهای فراموش‌شده خود نائل آید. انتشار برخی اخبار در روزهای اخیر پس از توهم جریان انحرافی در جذب آرای طیف اصلاحات برای انتخابات مجلس نهم و پاسخ لیدر جریان اصلاح‌طلب مبنی بر اینکه اگر قرار بر انتخاب باشد ما هیچ‌گاه فلان جایگاه رفیع نظام را رها نکرده و پشت یک جریان بی‌هویت و انحرافی قرار نمی‌گیریم، مؤید این نکته است که طیف منحرف اصولگرا نمی‌تواند از نمد اصلاح‌طلبان برای خود کلاهی ببافد. غرض ما از این یادداشت، پرداختن به قرار گرفتن اصلاح‌طلبان پشت جریان انحرافی اصولگرایان در انتخابات آتی مجلس نیست که بررسی زوایای آن نیازمند تحلیلی مجزاست. نگاه نگارنده به بخش دوم این تحلیل آبکی است که جریان انحرافی را دچار توهم کرده و براساس همین توهم است که رفتارهای خود را بروز می‌دهد. آنجا که مسئول کمیته فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری در تحریف واقعیات شکل‌گیری جریان اصولگرایی، به دنبال بی‌اثر دانستن نقش جریان‌های سیاسی ـ مذهبی اصولگرایی که پیشتر با نام‌های ارزشی دیگری در جامعه شناخته شده بودند، می‌باشد و با این برداشت غلط که جناح راست وقتی خاصیتش را از دست داد، اسمش را عوض کرد و نام آبادگران را برای خود انتخاب کرد، به دنبال وارونه جلوه دادن حقایق سال‌های 1380 تا 1382 می‌باشد. آن چیزی که در سال 1381 در آستانه انتخابات شوراهای دوم افتاد با آن چیزی که امروز افراد بی‌اطلاع یا مغرضی همچون امیری‌فر (تبر) مطرح می‌کنند، کاملاً متفاوت است. آبادگران ایران اسلامی محصول یک اندیشه مشترک و دلسوزی همه دلسوزان طیف‌های مختلف متعهد به نظام و انقلاب و ولایت بود.
هر فعال سیاسی می‌داند موفقیت یک گروه سیاسی مرهون انسجام درونی است، وقتی انسجام نباشد انرژی‌های فراوان هدر می‌رود و توانایی‌های گروه به شدت کاهش می‌یابد. شاید از همین منظر باشد که امیل دور‌کیم جامعه‌شناس معروف غربی بیان می‌کند:‌«جامعه براساس اشتراک‌ مساعی افراد و رهبری خردمندانه برگزیدگان جامعه استوار است. طبیعی است در این رهگذر اگر رشته همکاری بگسلد و مسئولان امور نسبت به وظایف خود بی‌اعتنا باشند، شالوده نظام اجتماعی و حتی گروه‌ها فرو می‌ریزد.» اصولگرایانی که در سال 1381 دور هم جمع شدند و با اشتراک مساعی و رهبری خردمندان، تشکلی را با عنوان «آبادگران ایران اسلامی» برای انتخابات شوراهای دوم آن هم پس از افتضاح شورای اول شهر تهران، طراحی و به منصه ظهور رساندند، قطعاً اهداف بلندتری را دنبال می‌کردند و از همه منیت‌ها با وجود توانمندی‌های گروهی خود فاصله گرفته بودند.
آنچه در شکل‌گیری آبادگران ایران اسلامی رخ داد نه بی‌خاصیت بودن گروه‌های ‌ جناح راست‌ در آن مقطع بود، بلکه درک موقعیت‌ها، شناخت از برنامه‌های دشمن، آرزوی برآورده کردن مطالبات رهبری و مردم در آن شرایط، زیر پا گذاشتن خواسته‌های فردی و غلبه بر هوای نفس و منیت‌ها و ده‌ها عامل مثبت دیگر بود که با گذاشتن پای در این مسیر و صداقت در عمل، ‌خداوند نیز نصرت خویش را ارزانی آنها نمود و آنچه امروز جریان نزدیک به دولت را از اوج عزت به حضیض ذلت کشانده است، در نقطه مقابل آن چیزی است که در سال‌های قبل از 1381 رخ داد، یعنی همان خودخواهی‌ها، منیت‌ها و ایستادگی در مقابل رهبری نظام که پیشتر یک بار اصلاح‌طلبان آن را تجربه کرده بودند. وقتی خاتمی به پیروزی رسید در درون گروه طرفداران او اختلاف نظر عمیقی به وجود آمد، به قول حجاریان، طیف طرفدار خاتمی را از افراد و گروه‌های بی‌دین تا گروه‌ها و افراد به شدت دینی تشکیل داده بود. اینها هر کدام به دنبال خواسته‌های خود بودند و رئیس دولت اصلاحات نیز خود را با شاقول ولایت و خواسته بحق مردم تنظیم نمی‌کرد، بنابراین در کمتر زمانی، دولت به مجموعه‌ای از نیروهای متضاد و متعارض با ارزش‌های دینی و انقلابی تبدیل شد و نهایتاً مردم به سمتی که بارقه‌های امید را با انتخابات شوراها در سال 1381 در دل آنها زنده کرده بود، گرایش پیدا کردند و به دنبال آن انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم رقم خورد.
طبیعی است کسی که در جریان شکل‌گیری و حتی خبری رخداد بزرگ سال‌های 1381 و 1382 نبوده است، نمی‌تواند تحلیل درستی از چگونگی شکل‌گیری آبادگران ایران اسلامی داشته باشد و طبعاً به جهت همین نگاه غیرواقعی، امروز باید سرمست قدرت باشد و تصور کند می‌تواند با حذف نیروهای انقلاب و آفرینندگان رخدادهای بزرگ 10 سال گذشته، قدرت را با پشتوانه یک گروه منحرف و بی‌ریشه در آینده نیز در اختیار بگیرد.
ما به درستی می‌دانیم موضوع اختلاف و انشقاق مختص جبهه اصلاحات نبوده و نیست، بلکه به همان اندازه و شاید بیشتر، برای جریان اصیل اصولگرایی نگران‌کننده است. اگر اصولگرایان می‌خواهند سکان مدیریت این کشور از دست جریان مردمی و انقلابی اصولگرایی خارج نشود و منحرفان با دندان‌تیز کردن در مقابل خواست ارزشی مردم، این بار همان اتفاقی که برای اصلاح‌طلبان افتاد را برای اصولگرایان تکرار نکنند، شایسته‌ است اجازه ورود کوتوله‌های سیاسی بی‌هویت همچون امیری‌فرها را به درون جبهه بزرگ اصولگرایی ندهند و نگذارند ادبیات فرصت‌طلبانه این جماعت به درون این جبهه رسوخ کند و مایه انشقاق اصولگرایان گردد.
قطعاً انسجام اصولگرایان، شیرازه جریان انحرافی را به‌‌هم‌ریخته و مانع ‌شکل‌گیری و استمرار فعالیت آنها در بستر اصولگرایی می‌شود. بگذاریم این جریان انحرافی در اتاق‌های فکر خود هر نامی را که می‌خواهند برای خود انتخاب کنند، جریان اصولگرا همواره اصولگرا باقی خواهد ماند و بزرگ‌ترین ویژگی اصولگرایان، تبعیت بی‌قید و شرط آنها از منویات ولی فقیه و نایب امام زمان (عج) است که جریان انحرافی نشان داد بزرگ‌ترین چالش را با چنین جایگاه رفیعی دارد.

منبع :  جوان آنلاین 18/2/1390

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.