دکتر ولایتی: مولوی، حافظ و سعدی شیعه بودند

پ, 05/05/1391 - 08:25
دکتر ولایتی: مولوی، حافظ و سعدی شیعه بودند

  دلایل بسیاری است که نشان می دهد از حکیم ابوالقاسم فردوسی تا خیلی های دیگر یا شیعه بودند یا گرایش بسیاری به شیعه داشتند؛ برای مثال مولانا به استنادات مختلف و بسیار محکم، شیعه است...

اشاره: مهمترین عامل پیگیری ما برای مصاحبه با آقای دکتر، آثار وی در زمینه فرهنگ و تمدن اسلام و جرقه های ورود ایشان به این عرصه بود؛ کتاب هایی که با استقبال ویژه اهل دانش و فرهنگ در داخل

و خارج کشور مواجه شده است. اولش فکر می کردیم برای مصاحبه با وزیر اسبق امور خارجه کشورمان باید به دفتر مشاور مقام معظم رهبری در امور

بین الملل حوالی خیابان فلسطین(مرکز شهر) برویم اما این مصاحبه، ما را از قم به یک بیمارستان در دارآباد(شمال تهران) کشاند.

بعد از عبور از بین برادران و خواهران سفیدپوش به یک راهرو رسیدیم که انتهایش دفتر آقای رئیس را نشان می داد. اینجا دیگر اثری از فضای بیمارستان و آزمایش به دست ها و سفیدپوش ها نبود و می شد برای یک مصاحبه فرهنگی تمرکز کرد.

مصاحبه با دکتر علی اکبر ولایتی از آن جهت متمایز بود که در جواب تلفن های ضروری در اثنای مصاحبه یا دیدارهای قبل و بعد، به شاخه ها و گرایش هایی که ظاهرا هیچ ارتباطی با هم نداشتند می پرداخت. با یکی درباره کارهای

بیمارستانی سخن می گفت. از دیگری ترجمه و چاپ کتاب هایش را می پرسید و بعضا پاسخگوی مباحث سیاسی بود.

دکتر ولایتی در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی بسیج طلاب  از آثارش در عرصه فرهنگ و تمدن گفت و در این میان، اشاره جالبی به گرایش مذهبی برخی شعرا و شخصیت های معروف نیز داشت.

* کتاب «نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلامی» با استقبال خوبی از سوی اهل علم و فرهنگ مواجه شده است. چه شد که شما با وجود مسئولیت های سیاسی و تخصص پزشکی، به فکر تدوین این کتاب با موضوع فرهنگی، تاریخی و تمدنی افتادید؟

بنده و جمعی از همکارانم، سال هاست که در حوزه فرهنگ و تمدن اسلام و ایران کار می کنیم. در آغاز بنا به خواست تلویزیون در شبکه چهار در برنامه ای که راجع به فرهنگ و تمدن اسلام و ایران بود شرکت کردم و کار گروهی ما، از سال 76 شروع شد؛ در همان ایام مباحث طرح شده در برنامه تلویزیونی؛ پیاده، تدوین و مأخذ گذاری شد و تبدیل به یک کتاب دو جلدی بنام "پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران" گردید ؛ البته ابتدای چاپ، این کتاب 4جلدی بود و بعد تبدیل به 2جلدی شد. این کتاب دو جلدی تا کنون چندبار تجدید چاپ و به زبان های مختلف ترجمه شده است. برای مثال توسط یک گروه 12نفره در لبنان، عراق و ایران این کتاب را به صورت بسیار دقیق به زبان عربی ترجمه کردند. ترجمه کتاب به زبان فرانسه هم کامل شد و با توجه به استقبال هایی که تاکنون از کتاب های ترجمه شده این کتاب دیده ایم ،در صدد آن هستیم به زبان های دیگر نیز ترجمه شود.

* چه شد که کتاب نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران را تالیف کردید؟

بعد از اتمام کار کتاب «پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» به جایی رسیدیم که ببینیم نقش شیعه در پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران چقدر است و به نوعی آن را تخصیص بزنیم. ما در کتاب «نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران»، آمدیم قسمت هایی که بزرگان و افراد شاخصی چون مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی، مرحوم سیدمحسن جبل عاملی و مرحوم سیدحسن صدر به آن اشاره نکرده بودند پرداختیم. برای مثال نقش شیعه در خطاطی، نقاشی، موسیقی، تاریخ، جغرافیا، نقش شیعه در ریاضی، نجوم، شعر و ... را مورد بررسی قرار دادیم؛ آن چیزی که برای ما ایرانی ها بسیار مهم است و جاذبه دارد این است که کدام یک از شاعران شیعه بوده اند، دلایل بسیاری است که نشان می دهد که از حکیم ابوالقاسم فردوسی و خیلی های دیگر یا شیعه بودند یا گرایش بسیاری به شیعه داشتند؛ برای مثال شاید برای شما عجیب باشد، اما مولانا به استنادات مختلف و بسیار محکم، شیعه است.

* دلیل شما برای اینکه می فرمایید مولوی شیعه است، چیست؟

در کتاب «مولویِ نامه» مرحوم علامه جلال همایی این مطلب که مولوی شیعه است، تأکید و تصریح شده است؛ مرحوم همایی از افتخارات ادبیات معاصر ایران هستند که از اساتید ادبیات دانشگاه تهران بودند؛ ایشان شاگرد مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی در فلسفه و حکمت و شاگرد مرحوم خاتون آبادی در فقه و اصول بودند؛ یعنی ایشان یک مجتهد، عالم، عارف و فیلسوفی است که فضل و برتری اش بر بسیاری از اساتید و پیشکسوتان ادبی معاصر و متأخر روشن است؛ ایشان در رابطه با مولوی، دو جلد کتاب به نام «مولوی نامه» دارد؛ در مقدمه آن تصریح کرده است «هر کس هر چه می خواهد بگوید، من قاطعانه عقیده ام بر این است که مولوی شیعه است»؛ بعد مستنداتی، از جمله شعر بسیار زیبای «از علی آموز اخلاص عمل ...» را ارائه و به تفسیر آن می پردازد.

* خوب مشابه این توصیفات برای برخی خلفا نیز از سوی مولوی گفته شده است؛ با این حال آیا توصیفات مولانا برای امام علی(ع) می تواند دال بر شیعه بودن وی باشد؟

بله؛ زیرا مولانا در عصری زندگی می کند که هیچ چاره ای جز تقیه ندارد؛ مولانا برای هر کسی که شعر بگوید، برای هیچ کس مانندِ این نمی گوید که «از علی آموز اخلاص عمل، شیر حق را دان منزه از دغل؛ او خدو انداخت بر روی علی، افتخار هر نبی و هر ولی»

* در مورد سایر شاعران پرآوازه چطور؟ مثلا حافظ، سعدی و ...

مرحوم همایی بعد از این که در مورد مولانا نکاتی را بیان می کند، در مورد حافظ هم برخی اشعار و از جمله، دو رباعی از این شاعر را بیان می کند که البته متون معتبر آن را تأیید کرده اند؛ متنی که مورد تأیید علامه قزوینی و دکتر غنی هست و علاوه بر آن، این متن، معتبرترین متنی است که مورد تأیید دکتر خانلری واقع شده است. آن مرحوم همچنین در مورد نظامی گنجوی می گوید قصاید و غزلیات این شاعر که به تصحیح سعید نفیسی انجام شده است و یک متن معتبر است اثبات می کند که این شاعر نیز شیعه بوده است؛ البته باید در نظر داشت که آقای سعید نفیسی خیلی ادعای دین و دیانت نداشت؛ ادعای زهد نداشت؛ اما آدم معتبری در ادبیات بود و قصاید و غزلیات نظامی را خارج از خمسه که توسط مرحوم وحید دستگردی تصحیح شده بود ایشان تصحیح کرده بود؛ سعید نفیسی ذکر کرده است که نظامی می گوید « زبعد معرفت کردگار  لم یزلی، نبی شناسم وانگه علی و آل علی» که این هم یک تصریح است؛ سعدی هم غزلی دارد که در متن محمدعلی فروغی که معتبرترین متن است، آمده است. سعدی می فرماید «کس را چه زور و زر که وصف علی کند؛ جبار در مناقب او گفته هل أتی» آخرین بیتش این است «فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست؛ مائیم و دست و دامن معصوم مرتضی علی»؛ که این هم ثابت می کند سعدی، شیعه است.

*بسیار خوب اگر موافق باشید به بحث نخست برگردیم، شما گفتید که حضورتان در تلویزیون به درخواست صداوسیما بود. چه شد که آنها برای این موضوع یعنی پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، به سراغ "شما" آمدند؟

زمانی که در وزارت خارجه بودم، در فکر منحنی فراز و فرود تمدن اسلامی در طول قرون مختلف که روی جلد کتاب «فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» هم درج شده است، بودم. سال ها بود روی منحنی فراز و فرود تمدن اسلامی و فراز و فرود تشیع و تسنن در طول قرون مختلف کار می کردم؛ این منحنی بعد از احتساب تعداد کارهایی که دانشمندان اسلامی در حوزه های مختلف و در فنون مختلف کرده اند، یک منحنی در شئون مختلف  علمی شد که این ابداع و کشف خود بنده است که خوشبختانه منحنی مشهوری هم شده است.

*هدف تان از ایجاد این منحنی چه بود؟

این که اسلام در درون خود یک جوهری دارد و با هر تعریفی که از تمدن شود، ما تمدن اسلامی داشته ایم. و خوب از سوی دیگر انگیزه داشتم که سؤال متداول دانشجویان را که "ما مسلمانان همیشه مصرف کننده علم بوده ایم" پاسخ بگویم؛ آنها می گویند "در گذشته کتاب های یونانی را ترجمه کرده ایم و حال هم کتاب های فرنگی را؛ ما تولید کننده علم نیستیم". برای این که نشان دهیم ما تولید کننده علم هستیم به این کار پرداختیم؛ یعنی انگیزه درونی ام بیشتر سبب این کار شد.

*به نظرتان تأثیر این کار تا کجا بود؟

کم کم از این کارهایی که ما می کردیم افراد مطلع می شدند و بالاخره به این جا رسیدیم و دست عنایت الهی را خیلی پشت این کار دیدیم. به طرق مختلف کاملا روشن و اثبات شد که ما تمدن اسلامی داشتیم و حداقل هزار سال از تاریخ بشر از قرن دوم تا دوازدهم، از شرق و غرب عالم، تحت انوار روشنایی بخش تمدن اسلامی بوده است؛ یعنی برای مثال میدان نقش جهان که شاهکار شهرسازی در تاریخ هنر جهان است در قرن 11هجری درست شده است؛ در همین زمان تاج محل هندوستان درست شده است، در همین زمان ها کاخ امراء درست شده است. حال ممکن است عده ای بگویند کاخ که برای شاهان بوده است. باید به این ها گفت شاه ها که نیامده اند کاخ درست کنند، بلکه معماری آمده و آن را درست کرده است؛ معماری یک علم مُرکّب است یعنی شما باید هندسه بدانی، حساب بدانی، فیزیک مقاومت مصالح بدانی و بعد شروع به معماری کنید. برای مثال اگر می خواهی گنبد درست کنی باید شیمی بدانی. باید یادآور شوم کاشی هایی آن موقع درست می کردند که حالا هم نمی توانند آن را درست کنند که این شیمی است؛ مجموع این ها جمع می گردد، می شود معماری؛ ما مسلمانان سال ها پیش معماری داشتیم که امروز چشم سیّاحان اروپایی را خیره می کند؛ یکی از شخصیت های غربی در مورد تاج محل که به فرمان "شاه جهان" پادشاه مسلمان هند و معماری یک ایرانی مسلمان ساخته شده است، می گوید اگر همه بناهای هند به حوادثی خراب شود و اصلا نباشد و فقط تاج محل بماند کافی است که تمدن چندهزار ساله هند را نشان دهد. به همین دلایل است که ما بر آنیم تا ثابت کنیم در آن زمان، علم در جهان اسلام این قدر پیشرفت کرده بود. لازم است در مورد نقش جهان اصفهان، یادآوری کنم یک جهانگرد ایتالیایی که در زمان صفویه به ایران آمده، می گوید در اروپا می گویند فلان میدان در شهر رُم، یا در نقاط دیگر ایتالیا، قشنگ ترین میدان دنیاست ولی اگر من از همشهری هایم نترسم می گویم نقش جهان در شهر اصفهان از آن ها قشنگ تر است.

*بررسی نقش شیعه در پویایی فرهنگ اسلام را از چه زمانی شروع کردید؟

شاید چهار سال پیش

*با چند نفر؟

تعداد دقیق آن را محاسبه نکرده ام، اما چند ده نفر در جاهای مختلف کار کردند. اما کتاب سه جلدی تقویم تاریخ تمدن را که ظرف دو سال و نیم طول کشید 180نفر در حوزه های مختلف همراهی کردند.

* در بررسی شخصیت های برای کتاب "نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران"، فقط شخصیت هایی را بررسی کرده اید که قطعا شیعه بوده اند؟

برخی شخصیت ها کاملا مشخص است که چه گرایشی داشته اند مثلا سید مرتضی، شیخ طوسی و ... مشخص بوده است. اما از سوی دیگر بعضی ها هستند که اگر هم مذهب شان به یک شکلی اشتهار پیدا کرده، اما یک مقدار که کنجکاوی می کنی می فهمی که این یا در حال تقیه بوده یا  این که یک سنی متشیع بوده است.

*سنی مُتشیّع؟

بله، در تاریخ های مختلف، بعضی می نویسند عبد الرحمان جامی سنی حنفی بوده و برخی می نویسند که گرایش شیعی داشته؛ اما خود عبدالرحمان در اشعارش کتابی به نام شواهد النبوة دارد که اصلا وصف دوازده امام و به زبان نثر است؛ در این کتاب شعر از امیرالمومنین(ع) تا حضرت مهدی(عج) را دارد؛ این یک بار توسط یکی از بزرگان چاپ شد که بعدها ما نسخه خطی از ماوراءالنهر و از ازبکستان آوردیم که آن هم دو مرتبه چاپ شد. اشعاری دارد در وصف ائمه اطهار(ع)، در کربلا که می رود در وصف اباعبدالله(ع) می گوید، در نجف می رود در وصف علی ابن ابی طالب(ع) می گوید، راجع به امام رضا(ع) می گوید؛ در مفاتیح نیز شعر جامی در مورد امام رضا(ع) وارد شده است؛ در مبحث امام رضا(ع) که می گوید سلام علی آل طاها و یاسین، سلام علی آل خیرالنبیین و ...؛ آن بخش را ملاحظه کنید. این انسان معروف است به این که سنی حنفی است، اما اگر امروز شما یک سنی حنفی را ببینید که در مورد امام رضا(ع) و ائمه اثنی عشر(ع) این گونه شعر بگوید؛ شما اسم این را چه می گذارید؟

* با این توصیف، شما در کتاب خود چه تدابیری اندیشیده اید که مانند برخی متهم به شیعه سازی نشوید؟

ما در این کتاب همانطور که در مقدمه هم آمده است، زیاد در پی این نبودیم که بگوییم چه کسی شیعه است یا نیست؛ آن نشانه های قطعی که داشتیم که کسی نمی توانسته آن نشانه های قطعی را انکار کند، آوردیم و قضاوت را به عهده خواننده گذاشته ایم؛ برای مثال می خواهیم خوانندگان ما آن شعری که در ابتدای مصاحبه از نظامی خوانده ام را ببیند و بعد هر تفسیری که می خواهد بگیرد، بگیرد؛ هدف مان این است که بالاخره باید بداند دید نظامی در اشعارش این است که «زبعد معرفت کردگار لم یزلی علی شناسم و وانگه علی و آل علی»

* کتاب «نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» با فاصله کمی از رونمایی، به سرعت کارش به تجدید چاپ کشیده شد و استقبال خوبی صورت گرفت. با توجه به هجمه های ناجوانمردانه علیه مکتب تشیع و فضای ایران هراسی و شیعه هراسی که مدام از سوی رسانه های وابستۀ عربی دنبال می شود، ورود این کتاب در کشورهای عربی چه تاثیری خواهد داشت؟

ما از سوی ائمه اطهار(ع) سفارش شدیم و قرآن هم تأکید کرده است که اگر آن ها اهل فحش دادن و حرف  نامربوط زدن هستند، ما نباید باشیم. ما باید به صورت ایجابی حرکت کنیم و خود را اثبات کنیم؛ راه صحیح هم همین است.

* آیا ادبیات کتاب طوری نوشته شده که مورد پذیرش مخالفین قرار بگیرد؟

اگر شما از تاریخ طبری و ابن اثیر و دیگر کتاب های معتبر و همچنین از مستندات معتبر برادران اهل سنت شواهد بیاورید و همچنین از اساتید در حوزه ادبیات که اشتهار به تعصب شیعی ندارند و به عنوان آدم های محقق شناخته شده اند، مستند بیاورید تأثیر می گذارد که ما این کار را کردیم.

گفت و گو: حسن صدرایی عارف

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.