استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: بهتر است مداحان، روحانیان و وعاظ تمام زندگی و زوایای اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضرت را برای مردم ترسیم کنند و به چند روز و چند ساعت ایام شهادت، آنهم برای گریاندن مردم بسنده نکنند.
حجتالاسلام والمسلمین سید هاشم بطحایی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم، در گفتوگو با پایگاه اطلاع رسانی بسیج طلاب با بیان اینکه نباید زندگی امام حسین(ع) را در ده روز
منتهی به شهادت ایشان منحصر کرد، گفت: دین اسلام دین گریه نیست، شخصیت حضرت امام حسین(ع) هم بر هیچ کس پوشیده نیست، حضرت امام حسین(ع) در نظر شیعیان و مسلمانان و در نظر جهان بشریت دارای جایگاه و مقام والایی است.
وی در ادامه افزود: حضرت امام حسین(ع) در زمان حکومت پدر خود در تمام مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نقش داشت و اینگونه نیست که حضرت علی(ع) به تنهایی و بدون کمک امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حکومتداری کرده باشد.
حجتالاسلام والمسلمین بطحایی اظهار داشت: حضرت در طول عمر مبارک خود، در شبها همیان بر دوش میکشید و به فقرای کوفه و مدینه سرکشی می کرد، به گونهای که در زمان شهادت ایشان بنی اسد با مشاهده شانه حضرت، از امام سجاد پرسیدند این آثار زخم التیام یافته برای چیست.
وی ادامه داد: امام سجاد(ع) فرمودند« نه، اینها ربطی به تازیانه و شلاق ندارد، این آثار زخم مربوط به زمانی است که پدرم برای پدرش در کوفه خدمتگذاری میکرد و برای فقرا شبانه غذا و سایر مایحتاجشان را می برد.
این استاد درس خارج حوزه علمیه قم تأکید کرد: امام حسین یک فرد ناتوان نبود و بهتر است مداحان، روحانیان و وعاظ تمام زندگی و زوایای اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضرت را برای مردم ترسیم کنند و به چند روز و چند ساعت، آنهم برای گریاندن مردم بسنده نکنند.
وی با اشاره به جایگاه و موقعیت ویژه امام حسین(ع) درمیان امامان معصوم(علیهم السلام) افزود: پدرش حضرت امیرمؤمنان علی(ع) از دست منافقین و ناکثین و قاسطین رنجهایی کشید که آرزوی مرگ کرد، پس از و برادرش حضرت امام حسن مجتبی(ع) ناگزیر آتشبس را پذیرفت.
حجتالاسلام بطحایی اظهار داشت: یزیدبنمعاویه، پس از شهادت امام حسین(ع) درحالت مستی شروع به رجز خوانی کرده و جریان بدر را مطرح می کند، زیرا جریان بدر لکه ننگی بود که بر دامان بنیامیه نشسته بود.
وی ادامه داد: یزید به دنبال جبران شکست خاندان خود در جریان بدر بود، از این رو گفت:« لعبت هاشم بالملک فلاخبر جاء و لا وحى نزل، نه خبرى از آسمان غیب آمد و نه وحى نازلشده، اینها همه افسانه است، گویی است که یک روز دست این تیم است و روز دیگر دست تیم دیگر است، یک روز دست بنی هاشم بود و امروز دست ماست» و بنا کرد رجز خواندن که کجا هستند پدران ما که در جنگ بدر کشته شدند تا ببینند من چگونه سر پسر پیامبر را جدا کردم و زن و بچهاش را اسیر کردم.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: حضرت امام حسین(ع) که تمام سلولهای بدنش سرشار از غیرت، مردانگی، شهامت، شجاعت و فتوت بود نمیتواند تحمل کند حکومت غاصب وقت با کمال بی شرمی تیشه به ریشه اسلامی دینی میزند که پیامبر برایش 23 سال زحمت کشید.
وی یادآور شد: این در حالی است که تمام خواص آن زمان به دلیل تنپروری و شکمپرستی، خودخواهی، ترس، سست عنصری و حب ریاست مخالف قیام امام حسین(ع) بودند و به ایشان پیشنهاد میکردند در کنار قبر جدش بماند تا در امان باشد.
حجتالاسلام و المسلمین بطحایی تأکید کرد: در این چنین زمانی امام حسین(ع) ندای عدالت خواهی سر میدهد و فریاد میزند« ألا ترون أن الحق لا یعمل به، و أن الباطل لا یتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا، آیا نمیبینید که به حق رفتار نمیشود و کسی از باطل نهی نمی کند، پس بخواهد مؤمن دیدار خدا را ، در حالی که بر حق باشد».
وی ادامه داد: دستگاه بنی امیه میفهمید که با شهادت امام حسین(ع) ضربه سنگینی بر پیکره این حکومت غاصب وارد خواهد آمد، ازاینرو میکوشیدند قضیه را به گونهای با مماشات، مصالحه و رفتارهای تساهل آمیز حل و فصل کنند تا امام حسین(ع) ساکت شده و آنان نیز به حکومت خود ادامه دهند، اما امام حسین با یاران اندک خود تن به مماشات نداد و فرمود«هیهات منا الذلة».
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در پایان گفت: حتی به ایشان پیشنهاد کردند« انزل علی حکم بنی عمک» هنوز هم دیر نشده است، هنوز جنگی واقع نشده، مردم دعوت کرده و بی وفایی و بیعت شکنی کردند اما دیر نشده است، بهتر است شما با یک دست خط کوچک با یزید بیعت کنید و برگردید و با آرامش زندگی کنید، اما جواب حضرت این بود« لا والله لا اعطیکم بیدى اعطاء الذلیل و لا اقر اقرار العبید؛ نه، به خدا سوگند، دستم را چون فردى خوار پیش شما دراز نمىکنم و چون بردگان ذلت و خوارى را نمىپذیرم»./9191/ت302/ن
دیدگاه ها