چگونه پيامبر به همه سلام ها پاسخ مي گويد؟
متوسلان به پيامبر با زبان هاى مختلف، سخن مى گويند، اين نيز مشكلى نيست. قرآن، سليمان را آگاه از زبان پرندگان معرفى مى كند و مى فرمايد:( وعلّمنا منطق الطير ) بلكه بالاتر او زبان حشرات را هم مى دانست، آنجا كه سخن مورچه را شنيد....

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج طلاب حضرت آيت الله سبحاني در پاسخ به پرسشي پيرامون توانمندي پيامبر در پاسخ به سلام مومنين به زبان‌هاي مختلف، ادله قرآني اين مسئله را بيان کردند.

متن سوال و پاسخ معظم‌له به شرح ذيل است:

سوال :هر روز هزاران نفر، به پيامبر اسلام، سلام مى كنند، چگونه او مى تواند اين سلام ها را در مدت كم بشنود و پاسخ بگويد. هزاران نفر با او با زبان هاى مختلف سخن مى گويند و توسّل مى جويند، چگونه يك نفر مى تواند بر همه زبان ها مسلّط باشد؟

پاسخ :يكى از پايه هاى اشتباه، اين است كه كارهاى ماوراء مادّه را با جهان مادّه، مقايسه كنيم و سپس يكسان بگيريم. در جهانى كه ما زندگى مى كنيم، يك فرد نمى تواند در آنان محدود، اين همه سلام ها را بشنود و پاسخ بگويد، ولى جهان برزخ و بعداً عالم پس از برزخ، براى خود، احكام خاصّى دارند، و نمى توان حكم آنجا را از شيوه اينجا آموخت. محدّثان عاليقدر در كتاب هاى حديثى خود، نقل مى كنند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:

«انّ لله ملائكة في الأرض سيّاحين يبلغونى من أُمّتي السلام» . [1]

«خدا در روى زمين  فرشتگانى دارد كه در گردشند و سلام هاى شما را به من مى رسانند».

پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) فرمود:

«ما من أحد يسلم علىّ إلاّ ردّ الله علىّ روحى حتى أرد عليه السلام». ( [2])

«هيچ كس بر من سلام نمى كند، مگر اين كه خدا سلام او را به روح من مى رساند و من پاسخ او را مى گويم».

در حديث سوم مى فرمايد:

«صلّوا علىّ فإنّ صلاتكم يبلغنى حيث كنتم». ( [3])

«بر من درود بفرستيد، شما هر كجا باشيد، درود شما به من مى رسد».

آيا پيامبر ـ نعوذبالله ـ چيزى بر خلاف عقل و خرد فرموده است؟

براى تقريب ذهن يادآور مى شويم: فرشته مرگ را به نام قابض الأرواح در نظر بگيريم. چگونه در آن واحد، جان افراد بى شمارى را مى گيرد و چگونه احاطه وجودى بر همه دارد؟ چه مانعى دارد كه روح پاك پيامبر از نظر كمال، به حدى برسد كه بتواند شنونده اين درودها و پاسخگوى آنها باشد.

اين كه مى گويد: متوسلان به پيامبر با زبان هاى مختلف، سخن مى گويند، اين نيز مشكلى نيست. قرآن، سليمان را آگاه از زبان پرندگان معرفى مى كند و مى فرمايد:( وعلّمنا منطق الطير ) ( [4]) بلكه بالاتر او زبان حشرات را هم مى دانست، آنجا كه سخن مورچه را شنيد كه مى گويد:

( يا أيّها النمل ادخلوا مساكنكم لا يحطمنكم سليمان وجنوده وهم لا يشعرون ). [5]

«آنگاه كه مورچه اى خطاب به مورچگان گفت: درون لانه هاى خود برويد، تا سليمان و سپاهيانش، ناآگاهانه شما را زير پا له نكنند».

و پرندگان و حشرات داراى زبان هاى گوناگون مى باشند.

قرآن مجيد درباره علم پيامبر مى فرمايد:

( وأنزل عليك الكتاب والحكمة وعلّمك ما لم تكن تعلم وكان فضل الله عليك عظيماً ). [6]

«كتاب و حكمت را بر تو فرو فرستاد، و آنچه را كه نمى دانستى به تو آموخت، و بخشش خدا بر تو بزرگ است».

جمله ( علّمك ما لم تكن تعلم ) حاكى از آن است كه آنچه را پيامبر نمى دانست به او آموخت و يكى از آنچه كه نمى دانست، زبان اقوام و مليت هاى مختلف است. وانگهى ذيل آيه، نعمت خدا را بر پيامبر بزرگ مى شمارد.

آيا با وجود اين آيه، شما پيامبر را يك فرد عادى تلقّى مى كنيد؟

از بررسى نوشته هاى ابن تيميه، و دنباله روى او محمد بن عبدالوهاب كاملاً اين مطلب ثابت مى شود كه پيشوا و پيرو در صدد پايين آوردن مقامات پيامبران است تا حدّى كه آنها را به صورت يك فرد عادى جلوه دهد و لذا برخى از پيروان محمد بن عبدالوهاب با كمال جسارت مى گويد:

«عصاى هذه خير من محمد لانّه ينتفع بها فى قتل الحية ومحمد قد مات، ولم يبق فيه نفع وإنّما هو طارش ومضى». ( [7])

«اين عصاى من از محمد(صلى الله عليه وآله) بهتر است، زيرا مى توان در كشتن مار از آن بهره گرفت، محمد(صلى الله عليه وآله) مرده است و ديگر سودى ندارد، و كر است و از دنيا گذشته است».

[1] . مسند أحمد، ج1، ص 387 و 441; سنن ترمذى، ج2، ص 317; سنن نسائى، ج3، ص 43.

[2] . سنن أبى داود، ج1، كتاب الحج، باب زيارة القبور، ص 470.

[3] . التاج الجامع للأصول فى أحاديث الرسول، تأليف منصور على ناصف، ج2، ص 189.

[4] . نمل/ 16.

[5] . نمل/ 18.

[6] . نساء/ 113.

[7] . خلاصة الكلام، ص 230.