اسوشيتدپرس در گزارشي به قلم ديويد بي. كاروسو نوشت: هر سال دست كم 400 نفر در امريكا به دست پليس اين كشور كشته مي شوند , يك مسئله در خصوص همگي آنها مشترك است: در تعداد بسيار اندكي از موارد دادگاه به صدور كيفرخواست عليه پليس و مجرم اعلام كردن وي مبادرت ورزيده است. سالانه 400 آمريكايي توسط پليس كشته مي‌شوند به گزارش پايگاه اينترنتي بسيج طلاب به نقل از خبرنگاران جوان، در اكثر مواردي هم كه شكايتي مطرح مي شود افسران پليس در خصوص آن چه انجام داده اند دروغ گفته و تلاش مي كنند اقدامات خود را پنهان كنند. مردم معترض در روز چهارشنبه به خيابان هاي نيويورك ريختند تا نسبت به صدور حكم تبرئه افسر پليسي كه يك مرد غيرمسلح را در اين شهر مورد ضرب و شتم قرار داده و كشته بود اعتراض كنند. همزمان،‌ دادگاهي در كاروليناي جنوبي به طرح كيفرخواست عليه ريچارد كامبز،‌ رئيس پليس يكي از شهرهاي كوچك اين ايالت، مبادرت ورزيد. كامبز متهم است كه يك مرد غيرمسلح را كه به جريمه رانندگي اش اعتراض داشت و به اداره پليس مراجعه كرده بود تا مراتب اعتراض خود را اعلام كند، هدف گلوله قرار داده است. چند ماه پيش نيز دادگاهي در كاروليناي شمالي يك افسر پليس را به اتهام قتل مردي كه سرگرم درخواست كمك از مردم براي خارج ساختن خودروش از چاله كنار جاده بود كيفرخواست صادر كرد. در ماه اوت نيز دادگاه كيفرخواستي عليه يك افسر پليس در شهر نورث آگوستا، واقع در ايالت كاروليناي شمالي،‌ صادر كرد. اين افسر پليس به قتل مرد 68 ساله اي متهم بود كه به چراغ راهنمايي توجه نكرده بود. در اين جا به راحتي نمي توان دليلي كلي براي اين مسئله ارائه داد كه چرا در برخي از موارد عليه افسر پليس كيفرخواست صادر مي شود و در برخي موارد نيز هيچ گونه كيفرخواست و پيگردي وجود ندارد. با اين حال، بايد به اين نكته توجه داشت كه در طول دهه هاي گذشته مشخص شده است كه قضات امريكايي به ندرت به صدور كيفرخواست جنايي عليه افسران پليس مبادرت ورزيده اند. نكته ديگري كه وجود دارد اين است كه اگر روايت هاي متناقضي درباره يك حادثه وجود داشته باشد،‌ كار قاضي نيز در قضاوت كردن در اين خصوص مشكل و پيچيده خواهد شد. اين گفته درباره مايكل براون،‌ جوان هيجده ساله سياه پوستي كه در شهر فرگوسن ايالت ميسوري هدف گلوله پليس قرار گرفت و كشته شد مصداق دارد. شاهداني كه در محل حضور داشته اند درباره چگونگي بروز اين حادثه روايت هاي متفاوت و متناقضي نقل كرده اند. همين مسئله درباره مرگ ريموند روبير در سال 2005 مصداق دارد. او كه 48 سال داشت در يكي از خيابان هاي نيو اورلئان هدف گلوله پليس قرار گرفت و كشته شد. افسران پليسي كه اين مرد را به بيمارستان آورده بود مدعي بود كه جسد وي را در زير يك پل پيدا كرده است. اما شاهدان روايت متفاوتي را در اين خصوص نقل مي كردند. آنها مي گفتند يكي از افسران پليس اين فرد را با باتوم كتك زده و كشته است. در گزارش كالبدشناسي آمده بود كه وي بر اثر پاره شدن طحال جان باخته است. يكي ديگر از افسران پليس نيز مدعي شده بود كه اين مرد 48 ساله تلاش مي كرد از دست پليس بگريزد و به هنگام فرار بر زمين افتاده و به شدت آسيب ديده و مرده است. نكته اي كه بايد به آن توجه داشت اين است: اگر براي دستگاه قضايي امريكا صدور كيفرخواست عليه يك افسر پليس سخت و مشكل است، محكوم كردن افسران پليس به ارتكاب جرم كاري به مراتب سخت تر و مشكل تر است. در خلال پانزده سال گذشته نه افسر پليس در نيويورك به اتهام شليك گلوله به سوي افراد و كشتن آنها تحت پيگرد قرار گرفته اند. طي اين پانزده سال، تنها يك نفر از اين افسران پليس مجرم شناخته شد و مجازاتي هم كه براي وي در نظر گرفته شد بسيار سبك بود. در ساير موارد، افسران پليس تبرئه شدند.