تجارت نامشروع یهود در ابتدای کار زیر بناهای اقتصادی یک کشور را نابود می‌کند و در ادامه با گروگان گرفتن آن، کل ساختار سیاسی را وادار به حرف شنوی از خود می‌کند و این درحالی است که صهیونیزم در این کشورها به محض ورود سلطه فرهنگی خود را هم آغاز می‌کند و به نوعی یک پیوند سیاسی-اقتصادی حاکم می‌کند.

«خانم میزولینا»، نماینده پارلمان روسیه: واقعا شرم آور است که بخش اعظمی از قاچاق زنان توسط باندهای صهیونیست به سمت اسرائیل و اروپا هدایت می شود.
این صحبتهای یک نماینده سیاسی است که با آگاهی از آمارها به جنایت بزرگ صهیونیست که نقش موثری در بن بست فرهنگی بشریت دارد اشاره می کند. جنایتی که باعث فروپاشی اخلاق در جوامع می شود.
به واقع ریشه این موضوع را باید در ابعاد مختلف صهیونیزم جهانی جستجو کرد؛ چرا که صهیونیستها به دلیل تمایل فراوانی که به کسب پول از راهی دارند اولین افرادی بودند که بحث قاچاق انسان را به راه انداختند. در کنار این موضوع باید توجه داشت که بحث استفاده از زنان هم با تاریخچه صهیونیزم عجین شده است.
در این راستا اگر کمی به تاریخچه اولین مجلات و کتابهای مستهجن و به نوعی شهوانی دقت کنیم متوجه خواهیم شد که اکثر نویسندگان این مطالب در بین سالهای 1890-1940یهودیانی هستند که تازه به آمریکا مهاجرت کرده بودند، حتی آنها در این امر آنقدر بی استعداد بودند که مجبور شدند پس از مدتی برای جذب مخاطب در کنار نوشته‌های خود که اکثرا اوروتیک و داستانهای غیر اخلاقی  بود عکسهای فوق العاده مستهجن را به چاپ برسانند. اما به هر صورت این موضوع با حمایتهای گسترده‌ای ادامه یافت تا اینکه به مرور زمان یهودیان به دو دسته تولید کنندگان و عرضه کنندگان محصولات پرنو تبدیل شدند. به گونه ای که پس از مدتی یهودیان که در بین جمعیت آمریکا بسیار ناچیز بودند به شهرت قابل توجهی در عرصه ترویج پرنوگرافی و کسب ثروت از این راه دست یافتند که به گفته "جی ای گرتز من" که کتابی دراین باره نوشته است: یهودیان یکی از افرادی بودند که توانستند با زیر پاگذاشتن تمام قوانین آمریکا به ثروتی هنگفت دراین عرصه دست پیدا کنند.
تمام این مسائل در حالی رخ داد که صهیونیزم خیلی زودتر از این موضوع به این فکر افتاد که برای این محصولات مستهجن خود خوراک تهیه کند که در این راستا چه خوراکی بهتر از برده‌داری از زنان مناطق محروم جهان!
در همین راستا و در زمانی که یهودیان یک به یک کمپانی‌های ساخت فیلمهای پورنو را در آمریکا به راه می‌انداختند زنان زیادی توسط لابی‌های صهیونیستی که اکثرا زیر نظر«آی پک» فعالیت داشتند در مناطق مختلف دنیا ربوده شده و به آمریکا قاچاق شدند. این زنان قرار بود نقش برده‌های جنسی را برای کمپانی‌های صهیونیستی مستهجن ایفا کنند.
در همین راستا بود که به تدریج هالیوود هم برای فیلم‌های مستهجن خود از این باندهای قاچاق استفاده کرد.از سوی دیگر روسای کمپانی‌های پورن سازی خیلی زودتر از آنچه که همگان گمان می کردند از این راه به ثروت هنگفتی دست یافتند که این موضوع شوک بزرگی در جامعه آمریکا به وجود آورد؛ چرا که اکثر این روسا یهودیان مهاجری بودند که در هنگام ورود خود به آمریکا هیچ چیز نداشتند.
نظریه پردازانی که به دنبال توجیه پورنگرافی بودند
این درحالی بود که صهیونیزم بین الملل برای توجیه  جنایات فرهنگی خود، دست به دامن نظریه پردازانی همچون ویلهلم رایش و هربرت مارکوزه شد. ولیهلم رایش یکی از نظریه پردازان یهودی بود که دغدغه‌هایش کار، عشق و سکس بود. همچنین هربرت مارکوزه به دنبال آرمانشهر سوسیالیستی بود که در  آن سکس در بالاترین حدممکن وجود داشت. درواقع این نظریه پردازان بیشتر به دنبال توجیه موجهای پورن‌گرافی بودن تا نظریه پرداری! تا جایی که حتی بسیاری، آنها را نظریه سازان صهیونیست می دانستند؛ چرا که آنان تمام نظریات خود در این زمینه به گونه ای تنظیم کردند که باندهای بزرگ صهیونیزم جهانی زیر سوال نرود و حتی به نوعی در راستای لذت مادی بیشتر انسانها توجیه شود.
دراین میان نکته جالب که باعث ضربات سیاسی و اجتماعی به کشورها شد این بود که این نظریه پردازان با توجیه لذت‌جویی به هر قیمتی راه نفوذ صهیونیزم را به جوامع جهان سوم بازکردند و همین موضوع باعث شد که به تدریج فساد در جوامع جهان سومی گسترش پیدا کند که این مسئله باعث گسترش و راه یابی کمپانی‌های صهیونیستها به این کشورها شد.
به این ترتیب تمام آرمانهای این کشورها در راستای مبارزه با استکبار  از بین رفت. از سوی دیگر حتی کار به جایی رسید که برخی از این کشورها به مامنی برای پول سازی صهیونیزم تبدیل شدند و حتی از آن پس تا به امروز بخش اعظمی از بردگان جنسی از سوی این کشورها به سمت کمپانی‌های غربی روانه می شود.
تمام این مسائل در حالی در طول یک پروسه رخ داد که به تدریج صهیونیزم بین الملل از این طریق، وارد ریشه‌های فکری جوامع هم شد و در برخی از کشورهای جهان با استحاله کردن فرهنگ آنها و جایگزین کردن فرهنگ بی بند و باری و غربی، از آنان جامعه‌ای بی هویت ساخت.
راه نفوذ سیاسی از استحاله فرهنگی می گذرد
در این میان این جوامع بی‌هویت به تدریج در اصل و ریشه‌ها و حتی اقتصاد خود، راه را برای تجارت گروههای صهیونیزم باز کردند. به طوریکه آرام آرام در اکثر این کشورها این گروه به بزرگترین تاجران تبدیل شدند. تاجرانی که نبض اقتصاد و سیاست را در کشورهای گوناگون در اختیار گرفتند. در این رابطه باید اشاره کرد که عرصه سیاست و اقتصاد امروز آنقدر در هم تنیده شده است که بدون شک گروههای تجاری در هر کشوری توانایی نفوذ در عرصه سیاسی هم دارند. به همین دلیل جریان صهیونیزم برای نفوذ در کشورها، راه نفوذ در اقتصاد آن هم از طریق راههای نامشروع را برگزید.
از سوی دیگر تمام این مسائل در حالی تا به امروز در این کشورها رخ داده که این جریان با پشتیبانی کامل لابی‌های مرکزی در آمریکا نبض اقتصادی بسیاری از کشورها را در اختیار گرفته و به همین دلیل هم در مواقع حساس با استفاده از همین موضوع در عرصه سیاست کشورها تاثیر گذار بوده است.
گروگان گیری جریان‌های سیاسی با نفوذ در اقتصاد کشورها
در این زمینه بسیاری از کارشناسان میان رشته‌ای(حوزه اقتصادی –سیاسی) براین باورند که جریان صهیونیزم از راههای نامشروع وارد اقتصاد شد و سپس به وسیله همین اقتصاد در مواقع لازم جریان سیاسی این کشورها را به گروگان می‌گیرد و حتی در زمان انتخابات در برخی کشورهای استحاله یافته، به وسیله ابزارهای اقتصادی افراد مد نظر خود را روی کار می آورند.
اوج این مسئله تا جایی است که «زومبارت»، اقتصاد دان مخالف صهیونیزم دراین باره می گوید: تجارت نامشروع یهود در ابتدای کار زیر بناهای اقتصادی یک کشور را نابود می‌کند و در ادامه با گروگان گرفتن آن، کل ساختار سیاسی را وادار به حرف شنوی از خود می کند و این درحالی است که او در این کشورها به محض ورود سلطه فرهنگی خود را هم آغاز می‌کند و به نوعی یک پیوند سیاسی-اقتصادی حاکم می‌کند.
همچنین زومبارت به این نکته هم اشاره می‌کند که صهیونیستها در کنار بحث سیاست و فرهنگ، رسانه‌های این کشورها را به نوعی خریده اند و به این ترتیب توسط این رسانه ها جریان سازی های خود را انجام می‌دهند. در واقع به عقیده زومبارت صهیونیست ها از دالان فرهنگی وارد می شوند و در ادامه در عرصه اجتماعی در کشورهای هدف جولان می‌دهند و سپس از طریق پولهای کلان شاکله زیربنایی این جوامع را تسخیر می‌کنند و در مرحله آخر توسط حربه‌های مختلف در عرصه سیاسی گروگان گیری می کنند و به این ترتیب به دولتها برای رفتن به سمت مورد نظر خود فشار می آورند و به این صورت همه دولتها در راستای سیاستهای جهانی آنها گام بر می‌دارند.     
علی سهرابی