وقتی که پای مادیات در مسیر مبارزه با جنگ نرم دشمن باز شد نگاه تکلیفی و معناگرای افسران جنگ نرم به سمت دو دو تا چهار تای دنیا میرود. اینجاست که قلم نه برای حفظ نظام که برای گذراندن دو روز دنیا به حرکت درمیآید.
این یک حقیقت است که برای شهدا نوشتن و قلم را برای آنهایی که عند ربهم یرزقوناند به حرکت در آوردن تنها در پرتو موضوعی به نام لیاقت حاصل می شود. لیاقتی که خود امامزادگان عشق به انسان میدهند تا در مسیر احیای عنصر مبارزه، زینبوار نقشآفرینی کنند.
اما آنهایی که در این خط لیاقت حضور پیدا میکنند اگر قلمشان آغشته به دنیا شود و نوشتن را نه برای احیای مبارزه در جامعه که برای عقل معاش پندارند، به مرور زمان از این خط دور میشوند.
دور شدن از این خط به این معنا است که دیگر لیاقت پیدا نمیکنند در رابطه با موضوع شهادت، ایثار و جانبازی و حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قلمشان را به حرکت در بیاورند. نه اینکه خودشان مایل به این کار نباشند، نه این طور نیست. عرصه تلاششان به سمتی میرود که حتی به آنها اجازه فکر کردن به بحث شهادت و انقلاب را نمیدهند تا چه برسد که بخواهند در این رابطه متنی را تنظیم کنند.
ذکر این نکته ضرورتا اینجا باید گفته شود که تکلیفگرایی نقطه مقابل منفعتطلبی است. به بیان گویاتر زمانیکه پای انجام تکلیف مطرح میشود شاید مادیات هم در کنارش باشد اما آنچه که انسان تکلیف گرا را موظف به انجام آن تکلیف میکند، فراتر از مادیات است و ناشی از احساس وظیفهای است که در فرد ایجاد میشود.
این همان اعتقادی است که سرباز عرصه جنگ نرم را در برابر تمام مشکلات اقتصادی که کم هم نیستند پویا و زنده نگه میدارد و وی را در راه پاسداری از افکار عمومی ملزم میکند.
برای شهدا قلم زدن و برای راهی که آنها رفتند نوشتند نیاز به یک تقوای عملی در زندگی شخصی و اجتماعی دارد.
آری بیتقوایی با حرکت در مسیر شهدا قابلیت جمع ندارد. وقتی که پای بیتقوایی در محور دفاع از انقلاب اسلامی باز شود افراد گرفتار به آفت بیتقوایی در راه دفاع از حق دست به دامن باطل میشوند.
اینکه از شهدا میگوییم و تلاش داریم ستایش کنیم قلمهای نویسندگان پاسدار از راه انقلاب را از این بابت است که آنها وظیفهای به مراتب سنگینتر از دیگر نگارندگان دارند.
آنها باید به این موضوع ایمان داشته باشند، هر کلمهای را که در صفحه کاغد به تصویر می کشند اگر برخواسته از ایمان درونیشان نباشد تاثیر بر جان مخاطب نخواهد گذاشت.
اگر حرف از مبارزه و جهاد میزنند اما خودشان معتقد نباشد که انقلاب اسلامی، دشمنی دارد که در هر برههای از زمان به اشکال مختلف قصد از بین بردن تنها حکومت اسلامی دنیا را دارد مطئنا هر چه بنویسند که تا انقلاب اسلامی است مبارزه هم وجود دارد هیچ تاثیری در ذهن مخاطب نخواهد داشت.
کلمات این متن تماما به خاطر این به نگارش درآمده است که در حد بضاعت نگارنده ستایش کند آنهایی را که در جنگ امروز با توسل به شهدای انقلاب اسلامی در راه پاسداری از این انقلاب قلم هایشان را ضمن تجهیز به عنصر علم با عنصر اخلاص تاثیرگذار کردهاند.
دیدگاه ها