متن جلسه دوم کلاس آقای مراد زاده

ی, 11/14/1397 - 09:31
متن جلسه دوم کلاس آقای مراد زاده

بسمه تعالی

متن جلسه دوم آقای مراد زاده

 

دوره ششم تدبیر انقلابی امام جعفر صادق (ع) در قبال بنی عباس:

چهره های شاخص بنی عباس که تا دیروز در کنار امام صادق (ع) نقشه سرنگونی بنی امیه را می کشیدند، جنبش ها ، قیام ها و اعتراضات مردمی را به طور مشترک مهندس می کردند و مردم را نسبت به انحرافات وستمگری بنی امیه آگاه می ساختند در یک صف و جبهه بودند هر د و حکومت و خلافت را حق بنی هاشم و علویان می دانستند بنی عباس هم از ظلم هایی که به امیرالمومنین شده بود می نالیدند .اما وقتی به قدرت رسیدند صحنه معکوس شد یعنی دیگر از علویان دفاع نمی کردند و بیشترین سخت گیری ها را نسبت به اهل بیت اعمال کردند . آنان بیشترین محدودیت ها و تضییق ها را نسبت به امامان شیعه روا داشتند. سوالی مطرح است که با این همه خلافت هایی که بعدها بنی عباس نشان دادند و شناختی که امام صادق از بنی عباس داشتند چرا  از همان اول علیه بنی عباس وارد مبارزه نشد این از نکته هایی است که کمتر در تاریخ تجزیه تحلیل شده . رهبر معظم انقلاب روی این نکته دست گذاشتند و آن را به خوبی تبیین کردند .

دلایل و عوامل استواری مبارزه با بنی عباس برای اهل بیت :

-سالها بود که علویان و عباسیان به طور مشترک و هماهنگ انحرافات و بدعت های بنی امیه را برای مردم تبیین می کردند. حالا اگر فورا امام صادق بیاد و به مخالفت با بنی عباس پرداختند مردم به راحتی نمی پذیرفتند .

-مردم عملکرد نادرست بنی امیه را دیده بودند و رنج های بسیاری از آنها تحمل کردند اما از بنی عباس هنوز ظلم و فسادی ندیده بودند .

- شیعیان تا آن زمان  زندانها ، شکنجه ها ، تبعیدها و شهادت ها را از بنی امیه تحمل کرده بودند و اکنون که خلافت جدید شکل گرفت انگیزه ی یک مبارزه ی جدید درشان نبود و یک مبارزه ی  درون گفتمان در میان شیعیان قابل هضم نبود .

-مردم حجاج بن یوسف ثقفی و جنایات او را پشت سرگذاشته بودند و اکنون به وضع جدید راضی بودند .حاضر نبودند برای وضع مطلوب دیگری وارد مبارزه شوند.

-بنی عباس در این دوره لباس سیاه به نشانه عزاداری امام حسین پوشیده بودند و مظلومیت شهدای کربلا  را شعار خود قرار داده بودند . لذا نمی شود آنها را ضد اهل بیت قلمداد کرد .

-بنی عباس تاکنون از خلافت آل علی دفاع کرده بودند و از حق علی برای خلافت دفاع می کردند و نمی توان الان آنها را متهم به ضدیت با آل علی کرد .

- عباسیان خود را وارث پیامبر می دانستند و خلافت را حق خود می شمردند .

-مردم شعار بنی عباس را باور کرده بودند و فریب آنها را خورده بودند و تغییر نگاه آنها ممکن نبود . بنابراین امام صادق(ع) در یکی از پیچیده ترین شرایط تاریخ قرار گرفته بود .عباسیان را مستحق خلافت نمی دانست اما تبیین و باور پذیری اینکه خلاف سنت نبوی و علوی هستند کار بسیار دشواری بود . بنابراین با این عواملی که عرض شد امام (ع) براحتی نمی توانست علیه بنی عباس قیام کند .

-مردم آماده مقابله با بنی عباس نبودند .

بنی عباس که در گذشته در کنار امام صادق و در جلسات امام  بودند به راحتی خط و ربط شیعیان با امام را شناسایی کرده بودند . خوب می دانستند چه کسانی از کجاها و چگونه با امام صادق ارتباط داشتند  و چه طوایف و شخصیت هایی به امام صادق علاقمندترند . و می توانستند شاهراه های اصلی  ارتباط با امام را قطع کنند  . مبارزه ی امام صادق باعث می شد همه آنها به شهادت برسند و این ارتباطات به کلی قطع شود

ابتکار و رویکرد جدید امام صادق (ع)

امام صادق باید دست به ابتکارهای جدید می زد تا بتوانددر شرایط جدید رسالت دینی و نهضت انقلابی خویش را ادامه دهد . و ماهیت بنی عباس را بیان کنند .بدین منظور آن حضرت چند رویکرد اساسی در پیش گرفت .

رویکرد اول ) رویکرد سلبی : برملا ساختن ماهیت غیر مشروع امویان و عباسیان

چهار اقدام اساسی امام صادق (علیه السلام) انجام دادند .

امام صادق(علیه السلام) در صدد بود مردم را نسبت به غصب خلافت در دوران بنی عباس آگاه سازد . و بنی عباس را مانند بنی امیه در غصب خلافت یکسان بشمارد  باید مردم را به این باور رساند که بنی عباس هم فاسق ، فاجر ، دروغگو و غاصب هستند . این کاری بود که نیاز به یک نهضت روشنگری  و درازمدت داشت .
مردم شامات اعم از سوریه ولبنان وفلسطین و اردن را که سالها   مرکز خلافت بنی امیه بود ، آنها نسبت به خاندان پیامبر و  منزلت  اهل بیت آشنا نبوده و حتی با اهل بیت ضدیت هم داشتند . بیش از 90 سال بود نسبت به اهل بیت بدبین  بودند .و  امیرالمومنین را در نمازها لعن می کردند . امام صادق (ع) می خواست آنها را نسبت به حقایق آشنا سازد ، خاستگاه اصلی خلافت را بیان کند . باورسازی نسبت به القائات یک سده گذشته  کار آسانی نبود . نسلهایی که آمده بودند وبا سخنان معاویه و بنی امیه خو پیدا کرده بودند  تغییر این باورها کار آسانی نبود اما امام صادق (علیه السلام)  این نهضت را در پیش گرفتند .
مناطق مختلف اسلامی بعد از قیام سیدالشهدا  این باور براشون جا افتاده بود که امام حسین بر خلیفه وقت خروج کرده . و با این نگاه بنی امیه توانستند  شهدای کربلا را از سر راه بردارند .این تغییر باور که امام حسین خروج نکرده  آسان نبود .برای آنها نیز باید ماهیت واقعی اهلبیت را تبیین نماید و مردم را نسبت به جهل و خرافه و انحراف و تحریف آگاه سازد و این کاری بس دشوار بود .
خنثی کردن تبلیغات فریبنده عباسیان : ابوالعباس سفاح و پس از او منصور عباسی که د ر دوران امام صادق بودند ؛هرگز با نگاه های منفی مردم نسبت به امیرالمومنین و اهل بیت مخالفت نکردند در دوره مبارزه با بنی امیه از این شعارها می دادند اما بعدها دیگر از این حرفها نمی زدند اگر کسی در کشورهای مختلف به اهل بیت و امیرالمومنین ناسزا می گفت واکنش نشان نمی دادند . بلکه خود آنها نیز راه بنی امیه را پیمودند.

رویکرد دوم ) رویکرد ایجابی :نهضت  روشنگری نهضت شفاف سازی ، نهضت نرم افزاری ومغز افزاری

امام صادق (ع) به معرفی و تبیین اسلام ناب و تشیع واقعی و مکتب حقیقی اهل بیت پرداختند . در این مسیر کادرسازی کردند و جمعیتی از خواص و عوام را برای انقلاب و نهضت مورد نظر خویش توجیه کردند  سالهای پایانی حکومت بنی امیه و سالهای اول حکومت بنی عباس فرصتی طلایی در اختیار امام صادق قرار داشت تا نهضت نرم افزاری و تولید فکر را به سرانجام مطلوب برساند . بنی عباس در دوره اول خلافتشان خیلی تلاش می کردند که مقاومت های طرفداران بنی امیه را از سر راه بردارد . تقریبا ده سال بنی عباس بر سر این بودند که ناآرامی ها را آرام کنند بنابراین مجال اینکه امام صادق (ع)  و اهل بیت را کنترل کنند پیدا نکردند . امام صادق هم در مقطع پایانی خلافت بنی امیه و هم در مقطع اول خلافت بنی عباس توانست نهضت فکری خود را در بعد ایجابی انجام بدهد .

بنی عباس به آرام کردن مقاومت های امویان و تسلط بر بلاد اسلامی مشغول بودند ، امام صادق از این فضا برای نهضت فکری خویش حداکثر استفاده را کردند شاگردان زیادی تربیت کردند معارف بسیار بلند و روزآمدی برای مردم بیان کردند و به معنی واقعی نهضت فکری پایه گذاری کردند .  

قیام و دعوت عباسیان از سال 111  هـ شروع شد و 21 سال طول کشید . یعنی 21 سال بنی عباس و علویان در حال مبارزه با بنی امیه بودند این مبارزات از اختناق امویان کاست و در سال 132 هـ به خلافت رسیدند .

بدین صورت بنی امیه که از سال 41 هـ تا 132 به مدت 91 سال حکومت کردند از صحنه حذف شدند .در زمان امویان چندان دوگانگی میان آل علی (ع) و آل عباس مشهود نبود  .اما در دوران امام صادق آشکار شده بود .

سوم) رویکرد انقلابی و جهادی . امام صادق (علیه السلام)  علویان را به قیام ترغیب  میکرد.

امام قیام و نهضت های علویان را مدبرانه و هوشمندانه مورد حمایت قرار داد . کمک های مادی و کمک های فکری کردند .

امام صادق روحیه جهادی و انگیزه انقلابی را در علویان و شعیان و عباسیان تقویت کرد اما میوه آن را عباسیان چیدند . موج انقلابی گری به راه انداخت امام فرمود : دوست می دارم انقلابیون آل محمد (ص)به اقدامات حادّ انقلابی روی بیاورند اگر قیام کنند مخارجشان وهزینه های قیامشان را من تأمین می کنم .

در این دوره چند قیام اتفاق افتاد :

قیام زیدبن علی بن الحسین (علیه السلام) علیه بنی امیه

زید شخصیتی ممتاز و بزرگ از خاندان اهل بیت بود زید همواره ملازم و مطیع پدرش امام سجاد (علیه السلام) بود و با برادرش امام باقر (علیه السلام) و با امام صادق (علیه السلام) همراه و  همفکر بود .

امام سجاد (علیه السلام) نقل  کردند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: از فرزندان من کسی خواهد آمد که در راه خدا شهید خواهد شد و کسانی که در آن جنگ با او شهید می شوند، روز قیامت بر روی دوش خلایق سیر می کنند و زودتر از  همه به بهشت می روند .

امام سجاد (علیه السلام)فرمود : وقتی خدا این بچه را به من داد قرآن را باز کردم و دیدم این آیه آمد: (ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون (توبه 111) دوباره قرآن را گشودم این آیه آمد: فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما . (نساء /95) فهمیدم که این همان زیدی است که پیامبر بشارتش را داده است و اسم او را زید گذاشتم . زید مردم را به حق و عدالت و جهاد برای احیاء سنت نبوی و حقوق اهل بیت و مبارزه با ظلم و ستم فرا می خواند . زید در سال 80 هـ  متولد و در سال 122 یا 121 هـ در دوره هشام بن عبدالملک اموی به شهادت رسید .

امام صادق (علیه السلام) خدا عمویم زید را رحمت کند ، اگر پیروز می شد (به قرار خود) وفا می کرد . عمویم زید مردم را به رهبری شخص برگزیده ای از آل محمد دعوت می کرد و آن شخص منم (تاریخ تشیع، محرمی ، ص 128)

قیام یحیی بن زید علیه ولید بن یزید اموی . ولید بعد از هشام بن عبدالملک به خلافت رسید و به علویان بسیار سخت می گرفت . یحیی در 20 سالگی در رکاب پدرش زید در قیام شرکت داشت . او در سال 125 هـ  در 25 سالگی قیام کرد و به شهادت رسید .
قیام محمدبن عبدالله علیه بنی عباس : نوه حسن مثنی صاحب نفس زکیه

امام صادق (علیه السلام) به این مبارز انقلابی خیلی کمک کرد به او کمک مادی می کرد ، مشاوره می داد او را در میان اصحاب گرامی می داشت امام صادق دو فرزندش موسی بن جعفر و عبدالله بن جعفر را مامور کرد با او بیعت کردند و در کنار او بودند .

مورخین می گویند : بنی علی و بنی عباس در زمان بنی امیه در یک مسیر بودند و هر دو شیعه آل محمد (صلی الله علیه و آله) نامیده می شدند . هر دو دسته فضائل علی (علیه السلام) و اهل بیت و برتری بنی هاشم بر بنی امیه را ترویج می کردند . اما بنی عباس وقتی به خلافت رسیدند بنای ناسازگاری با آل علی گذاشتتند

امامت دوم امام باقر (علیه السلام) و دوره اول امامت امام صادق (علیه السلام) مصادف بود با تبلیغ های عباسیان و قیامهای علویان همچون زید و یحیی بود .

امامت امام صادق (علیه السلام) از سال 114 هـ پس از شهادت پدر آغاز شد ودر سال 148 در سن 65 سالگی به شهادت رسید عصر امام صادق (علیه السلام) از حیث سیاسی ، اجتماعی، اعتقادی و کلامی ، فقهی و تاریخی از پرحادثه ترین عصرها بوده است . تحولات بزرگ سیاسی همچون برافتادن امویان و خلافت عباسیان در این دوره به وقوع پیوست . شیخ مفید می گوید: از هیچ یک از خاندان پیامبر به اندازه امام صادق (علیه السلام) علم و دانش نقل نشده است .

حدود چهار هزار نفر از امام صادق روایت نقل کرده اند .

همچنین شیخ مفید تأکید می کند از هیچ یک از خاندان پیامبر به اندازه امام صادق (علیه السلام) علم و دانش نقل نشده 4 هزار نفر نقل روایت از حضرت کردند . این 4 هزار نفر کسانی بودند که اهل راوی گری و روایت بودند .

عده زیادی در علوم گوناگون از آن حضرت نقل مطلب کرده اند و چهارصد اثر ارزشمند از جمع آوری پاسخ های آن حضرت تدوین گشت . که آنها را اصول اربع مائه یعنی اصول 400گانه می نامند و اساس منابع چهارگانه معتبر شیعه قرار گرفتند . اجماع وجود دارد نسبت به این منابع (کافی ، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار) نه تنها بزرگان شیعه بلکه رهبران فقهی و کلامیاهل سنت نیز شاگردی امام صادق (علیه السلام)را داشتند .

یکی از علل گسترش تشیع در دوره عباسیان پراکنده شدن و مهاجرت همین علما ، سادات و علویان شیعه در سراسر جهان اسلام بود و اکنون هم آثار و برکات آنها ساری و جاری است .

مواضع امام صادق (علیه السلام) در قبال خلفای زمان از دو نگاه

امام صادق همچون پدران خویش ، خلافت و امامت را حق مسلم خویش می دانست و دیگران را غاصب خلافت قلمداد می کردند و از این مواضع را به صراحت بیان می نماید . با این حال دو دسته روایات در این باره نقل شده است .

دسته ای از روایات هست که آنها را راویان طرفدار خلفای عباسی نقل کرده اند . نزدیکان خلیفه برای ظاهر سازی و عوامفریبی ضمن اینکه مناقبی را هم از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده اند اما  آن حضرت را تسلیم خلیفه و تملق گوی منصور عباسی معرفی می کنند
دسته دیگر که فراوانی بیشتری دارد و حوادث و واقعیات هم آنرا تایید می کند روایاتی است که مواضع صریح و انقلابی و شجاعانه امام صادق را در برابر منصور عباسی نقل می کنند ، مانند روایتی که می گوید منصور عباسی وقتی با مواضع قاطع امام صادق (علیه السلام) مواجه می شود برای عوض کردن بحث و فرار از منطق امام از او می پرسد : این مگسی که روی من نشسته چیست ؟ امام فرمود این مگس را خدا فرستاده تا افراد جبار را با آن ذلیل کند . این را راویان طرفدار خلافت نقل نکردند برخی افراد را که گرایشی به خلافت نداشتند نقل کردند اصحاب خاص هم نقل کردند .

 

 

اقدامات منصور دوانیقی خلیفه عباسی :

در تنگنا قرار دادن امام صادق (علیه السلام) و مراقبت شدید از او و محدود کردن امام صادق (علیه السلام)
سخت گیری و دستگیری و زندان و شهادت اصحاب خاص امام صادق (علیه السلام)
آتش زدن خانه امام صادق (علیه السلام) در مدینه

بدیهی است خلیفه هرگز خانه یک آدم معمولی یا یک آدم ذلیل و تسلیم را آتش نمی زنند . خلیفه امام صادق را رقیب خود و مانع خود می بیند که اینگونه بر او سخت می گیرد . امام در حالی که از میان شعله های آتش بیرون می آمد با صدای رسا و با افتخار می فرمود : من فرزندان آن دودمان تاریخی کهن هستم

انا بن محمد المصطفی من فرزند محمد مصطفی هستم .

و همینطور خود را فرزند علی و فاطمه و امام حسین معرفی می کنند و می فهماند که مانند آنها طوفانی و انقلابی است و در مقابل ظلم وستم کوتاه نمی آید .

شهادت امام صادق (علیه السلام) بود . شهادت امام به دست منصور عباسی بزرگترین گواه بر حقانیت ، بر روشنگری و نهضت شفاف امام صادق بود . هم صریح و شفاف بود امام . هم کار انقلابی می کرد .  

تشکیلات امام صادق (علیه السلام) به قدری منظم و تشکیلاتی و پیچیده بود که عباسیان بعدها نتوانستند آن تشکیلات را شناسایی و مضمحل کند .

5- در پایان هم امام صادق با وصیت هوشمندانه خویش منصور را زمین گیر ساخت . منصور گفته بود که هر کس وصی امام است از بین ببرید.

-مردم نمی دانستند امام صادق(علیه السلام) شهید و مسموم شده خیال می کردند آن حضرت با مرگ طبیعی از دنیا رفته است و فوت کرده . امام پولی معین کرد که تا هفت سال پس از او برایش در موسم حج مراسم روضه و گریه به پا کنند تا این مسأله مکتوم نماند و با این وسیله روشنگری و افشاگری بکند .

ضربه ی دوم وصیت نامه کتبی : منصور تا خبر رحلت امام را شنید فورا نامه ای نوشت به حاکم مدینه که اگر جعفر بن محمد کسی را جانشین خود قرار داده بدون درنگ او را بکشد . حاکم مدینه بررسی کرد دید امام پنج نفر را وصی خود کرده : منصور خلیفه ، دو پسرش موسی و عبدالله

ما سرمایه های بزرگی داریم به نام اهل بیت . مکتب جامع به نام اهل بیت داریم . سیره اهل بیت از قیام انقلابی درش است از نرمش قهرمانانه و صلح حسنی درش است قیام حسینی هست نهضت فکری توسط امام باقر و امام صادق درش هست . نهضت بزرگی به نام مناظرات که درسیره امام رضا (ع) بوده درش است تا زمانی که وارد عصر غیبت می شویم .. این نهضت فکری باید باور پذیر شود برای جهان .این می تواند بهترین نسخه ای باشد برای هدایت سیاست و حکومت و مبارزات انقلابی