متن جلسه سوم کلاس حجت الاسلام داراب کلایی

ی, 11/14/1397 - 09:24
متن جلسه سوم کلاس حجت الاسلام داراب کلایی

بسمه تعالی

متن جلسه سوم حجت الاسلام دارابکلایی

 ما در خصوص ایمان و شاخصه های ایمان و مواردی که مربوط به یک فرد مومن و اینکه مومن به چه کسی گفته می شود در جلسات گذشته بحث کردیم ، یکی از نکته های بسیار ظریفی که وجود دارد این است که رسیدن به کمال و معرفت الهی  به این سادگی نیست یعنی همه ما باید بپذبریم معرفت ما در شناخت به خدا به این آسانی و راحتی نیست ، مثلا اگر از یک فردی سئوال شود که شما خدا را چگونه اثبات می کنید  ممکن است نتواند جواب قانع کننده ای بدهدو یا ممکن است یک آگاهی  از لحاظ فلسفی ، کلامی ، نقلی داشته باشد ولی قطعا پاسخ جامع و کامل نیست و ندارد و  لذا راه رسیدن  به کمال الهی محبت به اهلبیت (ع) ، شناخت معارف اهلبیت (ع) و آگاهی از دستورات و فرامین و اطلاعاتی که اهلبیت عصمت و طهارت  ما را راهنمایی می کنند  می باشد.

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:

الایمانُ ثمرَ فی البلاء و شکرَ فی الرِخاء : ایمان شکیبایی در سختی و گرفتاری و سپاسگذاری در آسایش نعمت است.

اهل ایمان به تعبیر علی (ع) به کسی گفته می شود که صابر است ، در برابر گرفتاریها شکیبا ست ، شکران نعمت دارد در هنگامی که آسایش دارد، اما کمال ایمان در برخی از روایات وارد شده است که محبت به اهلبیت عصمت و طهارت است .

رسول اکرم (ص) فرمودند:

الی و من مات علی حب ُ آل محمدٍ مات َ مومِنَ مُستکمِلَ الایمان : آگاه باشید هرکسی با محبت به آل محمد(ص) بمیرد ، در کمال ایمان مرده است ، یعنی اینکه به اولا پیغمبر(ص) ایمان دارد دوم اینکه هم به سفارشات پیغمبر(ص) و اولاد آن توجه می کند و در گفتار و عمل و  هم نظر ی و هم عملی آگاهی دارد. یعنی اینکه کاملترین دین را کسی دارد که محبت به پیغمبر و اولاد پیغمبر (ص) دارد ، پس یکی از صفات بارز در روایات اهلبیت (ع) این است که فرد با ایمان و اهل ایمان مُحب اهلبیت است.

سوال : چه طور می شود ثابت بشود که ما محب اهلبیت هستیم ؟

اول اینکه معرفت و آگاهی پیدا بکنیم به سخنان پیامبر (ص) و اولاد پیامبر(ص)  ، دوم اینکه، این است که به اندازه توانمان عامل باشیم به آنچه که آگاهی پیدا کردیم ، یعنی روز قیامت خدا از بنده چیزی را می پرسد که هم آگاهی ، هم شناخت و هم معرفت داشتند و هم می دانستند این عالم و نعمت های این عالم حساب و کتاب وجود دارد و نسبت به فرامین الهی حلال و حرام الهی مسولیت دارند،

 «کُلکُم راع و کُلکُم مسئول عن رعیته »: همه ما مسئول هستیم یعنی اگر یک فردی در جامعه الهی دچار یک انحراف شد آن فرد مواخذه می شود، اما چه چیزی باعث شده که منحرف بشود؟ کسی که خط فکری باطل را در جامعه ترویج داده آن هم گنهکار است و یا کسی که سکوت کرده در برابر یک فکر باطل آن هم باید جواب بدهد .ممکن است یک فردی قاتل باشد و محکوم به قصاص شود اما آن کسی که بانی آن فکر غلط شده مثلا کسی که مواد مخدر را ترویج می دهد ، لذا این تبدیل می شود به جامعه ای که دچار انحراف شده است ، پس پیوند به معارف اهلبیت (ع) ، آگاهی به معارف اهلبیت (ع) و عمل به فرامین اهلبیت (ع) اینها نکته های است که در امتحان به اینکه ما چقدر مُحب اهلبیت عصمت و طهارت هستیم بسیار مهم است . سوم اینکه دوست بداریم دوستداران و محبین به اهلبیت (ع) و دشمن بداریم دشمنان اهلبیت را و ظلم ستیز باشیم با دشمنان اهلبیت (ع) ، پس ما اگر این سه تا مصداق را عمل کنیم جزء محبین اهلبیت (ع) محسوب می شویم . از نشانه های ایمان واقعی در یکی از روایات پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

ثلاثُ  من ایمان : » الانفاق فی انقطاع  و بذل السلام للعالم و انصافُ من نفسک » 

سه چیز از نشانه های ایمان است : انفاق کردن در زمان تنگدستی ، مثلا یک فردی غنی است ، تمکن مالی دارد ، چنین فردی اگر انفاق بکند خیلی خسارتی بر مسائل مالی او وارد نمی شود ، اما زیباترین و امن ترین انفاق این است که انسان ندارد و انفاق می کند ،  در زندگی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه (س) تاریخ ثبت کرده است که هرکسی بر درب خانه آنها وارد می شدند، دست خالی برنمی گرداندند و به هرطریقی به دنبال این بودند که رضایت آن سائل و نیازمند را بگیرند و لو با کمترین چیز ، در جایی داریم که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) گرسنه بودند و به تعبیری حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) روزه بودند  اما وقتی سائلی آمد و طلب غذا کرد آنان غذای خودشان را به سائل دادند . پس اولین نشانه های مومن حقیقی ومومن با تقوا  این است که انفاق می کنند اما در حالیکه تنگدست هستند.

دوم فرمودند : رواج دادن سلام در عالم ، این که انسان از کنار یک مومن عبور می کندو سلام بکند ، حتی در روایات است که وقتی وارد خانه می شویم سلام بکنیم و لو در آن خانه کسی نباشد چونکه ملائکه حضور دارند، و لذا سلام کردن به مومن لازم است چونکه غبارهای زنگار دل را می زداید، گاهی با یک سلام کینه ای تبدیل به حسنات و برکات می شود . گاهی با یک سلام رابطه حسنه ای بین دو مومن ، همسایه و یا فامیل انجام می شود، گاهی با برخوردهای نامناسبی که در جامعه و یا اجتماع اتفاق می افتد با سبقت در سلام یک جامعه ای در امنیت و سلامت روحی و روانی قرار می گیرد . از خصائص زیبای پیامبر اکرم (ص) این بود که تا کسی متوجه نمی شد سلام می کردند یعنی سبقت می گرفتند در سلام بر مومنین

سوم : انصاف داشتن است ، خیلی از افراد در جامعه ما انصافشان بسیار انصاف ضعیفی است ، الان یکی از بحرانهایی که باعث از هم پاشیده شدن کانون گرم خانواده ها شده است این است که انصاف ندارند و یا اینکه منصف نیستند. بنابراین باید نوع برخوردها ، منش ها و گفتارها انصاف داشته باشد ، بعضی مواقع در جوامع ما بعضی می گویند اگر مدل حکومت کشور ما آزاد می گذاشتند بهتر می شد در حالیکه با این وضع نوعی حرج و مرج بوجود می آمد ، نمونه اش همین الان در خیلی از کشورها وجود دارد که امنیت و آسایش شان بسیار پایین است . جامعه ای که فرهنگ دینی و اسلامی و اندیشه های اسلامی در آن جامعه اجرا می شود امنیت خاطر مردم به مراتب بیشتر است. پس انصاف در همه جا وجود دارد.

بنابراین پیامبر اکرم (ص) فرمودند : انفاق در تنگدستی باشد، سلام کردن ، این فرهنگ سلام ، فرهنگ محبت به همدیگر در جامعه باید رشد پیدا کند و اگر درجامعه ای این چنین ویژگی داشته باشد جامعه ایمانی است . سوم انصاف ، مومن باید اهل انصاف باشد ، اهل یکرنگی و صداقت باشد . انصاف یک بخشی از منش صفت عدالت است ، انصاف می شود گفت شعبه ای از رفتارهای اصلی و حقیقی عدالت رفتاری و عدالت محوری است . پس فرهنگ عدالت محوری خیلی مهم است و اگر در جامعه رشد بکند به مراتب اثر وجودی آن نشان می دهد، در واقع هر کاری که مبنای حقیقت داشته باشد ، مبنای ایمان و تقوا داشته باشد به ثمر می رسد ، هرکاری که مبناء و منشاء ایمانی نداشته باشد به حقیقت به کمال الهی نمی رسد. آن کار آن انگیزه ای که مبناء و مصادیق و ارکان ایمان  و تقوا داشته باشد به نتیجه خواهد رسید.

ایمان در واقع نوعی خیر خواهی برای همه است ، ایمان فقط برای خود آدم نیست  بلکه هم برای خود است هم برای دیگران است،چون آدمی که باایمان است ، با تقواست و خیر دیگران را می خواهد از ذلت دیگران احساس شکست می کند ، از خواری دیگران احساس حقارت می کند .

آخرین سخن از پیامبر اکرم (ص) که فرمودند: انسان مومن نیست مگر اینکه دلش با زبانش یکی باشد و زبان هم با دلش یکی باشد ، چونکه همه مصادیق ایمان در دل انسان باید جوش و خروش داشته باشد ، همه ابعاد شخصیتی دینداری یک فرد مومن پذیرفتن قلبی و اعتقادی درون انسان است. اما این کافی نیست بلکه به زبان هم باید عامل باشد، زبان کلید همه سعادتها و شقاوتها است ، اگر می خواهید حسنات کسب بکنید از زبان استفاده بکنید.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: انسان مومن نیست مگر اینکه دلش با زبانش یکی باشد وزبان با دلش و گفتار و کردارش ناسازگاری نداشته باشد، دل یعنی ارتقاء ، زبان یعنی آنچه تمایلات درونی انسانی را بروز می دهد . یکی از جاهایی که انسان اندیشه خودش را منتقل می کند به فضای بیرونی زندگی خودش زبان است ، زبان در واقع سخنگوی اندیشه های درونی قلب انسان و اعتقادات انسان است ، می گویند حتی انسان بد زبان همسایه او هم در امان نمی ماند،  

در تاریخ نقل می کنند معاذ بن جبل که یکی از اصحاب بزرگ پیامبر (ص) و از مبلغین موفق پیامبر (ص) بود وقتی که از دنیا رفت و خبر رحلت این صحابه پیامبر (ص) داند  بر پیامبر (ص) سخت گذشت و متاثر شدند، تا جایی که در تشیع جنازه معاذبن جبل خود پیامبر شخصا حضور پیدا کرد و نیز او را غسل و کفن نمود ، تا جایی که گفتند وقتی پیامبر (ص) در تشیع جنازه شرکت کرد با پای برهنه شرکت کردند، وقتی که معاذ را در دل خاک گذاشتند و همه رفتند مادرش گفت یا رسول الله آیا فرزندم که صحابی پیامبر(ص) است و خودتان غسل و کفن کردید آیا اهل بهشت است یا نه؟ پیامبر اکرم (ص) مقداری تامل کردند ناگهان چهره مبارکشان دگرگون شد و بعد از لحضاتی فرمودند : با وجود اینکه او از اصحاب پیامبر(ص)است و از افراد تراز اول ما بوده است الان می بینم که فشار قبر بر او نازل شده است . سپس مادر سئوال کرد یا رسول الله علت اینکه فشار قبر بر او وارد شده چه بوده است؟ پیامبر (ص) فرمودند : او با همسرش بد زبان بوده است و نسبت به اهل خانه و فرزندان مراعات نمی کرده است .

پس این جور نیست که کسی که بگوید من نماز می خوانم ، روزه می گیرم و کار خیر هم انجام می دهم پس یک جا صدایش را بلندکند و بگوید اتفاقی نمی افتد ، خیر ، در اسلام صدا را باید به گونه ای تنظیم کرد مگر علیه کفار ، علیه مشرکین، علیه بدخواهان دین مبین اسلام .پس نتیجه این شد که ایمان شاخصه ها و پایه های متعددی دارد از جمله ، صبر، شکیبایی، انفاق در حالی که تنگدست است ، بخشش در حالیکه مومن تنگدست است ، سبقت گرفتن در سلام ، انصاف داشتن با مردم و ..... مصادیق و ویژگی های اهل ایمان می باشد . امیدواریم که خداونداین ویژگی های مثبت و حسنه را به همه مومنین و دوستداران اهلبیت عنایت فرماید.